در حوزه استراتژی به خوبی تعریف شده که انواع استراتژی منحصر به فرد است. استراتژی در پایه و اساس هر تصمیمی باید در یک سازمان اتخاذ شود. اگر این استراتژی توسط مدیریت ضعیف انتخاب و تدوین شود، تأثیر عمدهای بر اثربخشی کارمندان در هر بخش سازمان دارد. استراتژی در چند مؤلفه مختلف یا “سطح/انواع استراتژی” تعریف میشود. این سطوح عبارتند از: استراتژی سطح شرکت، استراتژی سطح تجارت، استراتژی سطح عملکردی استراتژی شرکت با استراتژی تجارت و استراتژی عملکردی متفاوت است.
مطالعه بیشتر: مدیریت استراتژیک به چه معناست ؟
انواع استراتژی
1- استراتژی تجارت: تجربه مشتری
اولین مورد از سه نوع استراتژی، استراتژی تجاری است که بر نحوه تجربه مشتری تجارت شما متمرکز است. استراتژی سطح تجارت همان چیزی است که اکثر مردم با آن آشنا هستند و در مورد سؤالات “چگونه میتوانیم رقابت کنیم؟”، “چگونه میتوانیم یک مزیت رقابتی (پایدار) نسبت به رقبا کسب کنیم؟” و “چگونه میتوان برنده شد” میباشد. برای پاسخ به این سؤالات، مهم است که ابتدا درک خوبی از یک تجارت و محیط خارجی آن داشته باشید. هدف نهایی استراتژی سطح تجارت ایجاد یک مزیت رقابتی با ارائه ارزش واقعی به مشتریان و ایستادن به عنوان یک رقیب متمایز و چالش برانگیز در بازار است.
چگونه برنده شویم به سوالاتی مانند زیر پاسخ میدهد:
- چگونه خودمان را در برابر رقبای خود قرار خواهیم داد؟
- برای تمایز ما از رقابت از چه قابلیتهایی استفاده خواهیم کرد؟
- برای ایجاد بازارهای جدید از چه رویکردهای منحصر به فردی استفاده خواهیم کرد؟
مدیران ارشد به طور معمول استراتژی تجارت را ایجاد میکنند. پس از ایجاد آن، معماران تجاری نقش مهمی در روشن شدن استراتژی، ایجاد تراز محکمتر بین استراتژیهای مختلف و برقراری ارتباط استراتژی تجارت در سراسر سازمان به روشی واضح و مداوم ایفا میکنند.
مطالعه بیشتر: تدوین برنامه استراتژیک
2- استراتژی عملیاتی: مردم و فرآیند
دومین مورد از سه نوع استراتژی، استراتژی عملیاتی است که بر روی افراد و فرآیندهای شما متمرکز است و واحدهای عملیاتی یک سازمان را شکل میدهد. هدف اصلی آن ترجمه موفقیت آمیز استراتژی تجاری مشتری محور به یک برنامه اجرای جامع است که میتواند عملی شود. یک استراتژی عملیاتی در سطح میدانی معمولاً برای دستیابی به اهداف در دست ارائه میشود. در برخی از شرکت ها، مدیران برای هر مجموعه از اهداف سالانه در بخشها یک استراتژی عملیاتی ایجاد میکنند.
نوع استراتژی عملیاتی به این سؤالات مربوط میشود:
- کدام قابلیتها باید ایجاد شود یا تقویت شود؟
- کدام فرآیندها نیاز به بهبود یا طراحی مجدد کامل دارند؟
- آیا ما افرادی را که به آنها نیاز پایه مهارت صحیحی دارند؟
در حال حاضر اکثریت معماران تجاری در حوزه استراتژی عملیاتی کار میکنند و به دامنه استراتژی تجارت میرسند و با مدیریت برای جهت گیری ارتباط برقرار میکنند.
استراتژی عملیات شامل شش جزء یا عنصر اصلی است. مانند:
- طراحی و تعیین موقعیت سیستم تولید.
- تمرکز بر تولید یا تولید و امکانات خدماتی.
- طراحی و توسعه محصول یا خدمات.
- انتخاب فناوری و توسعه فرآیند.
- تخصیص منابع
- برنامه ریزی ظرفیت، امکانات و چیدمان.
3- استراتژی تحول گرا: فناوری پلتفرم
سومین مورد از انواع استراتژی، استراتژی تحول گرا است که بر نحوه فعال کردن فناوری شما و تغییر سازمان شما متمرکز است. در این استراتژی در مورد اتوماسیون صحبت نمیشود بلکه در مورد تحول واقعی مدل کسب و کار دیجیتال بحث میشود. این نوع استراتژی فراتر از استراتژی تجاری معمولی است زیرا نیاز به تغییرات اساسی فرآیند و فناوری دارد.
به طور کلی استراتژی تحول گرا، شامل حوزه دفتر مدیریت پروژه (PMO)، توسعه سازمانی و مشاوران است. تعداد کمی از سازمانها با میل و با انتظار منطقی از منابعی که میگیرند، این مسیر را طی میکنند.
در نهایت میتوان نتیجه گرفت که همه کارهای استراتژی یکسان نیستند. هر نوع استراتژی به مجموعه منحصر به فردی از مهارت ها، منابع، رویکردهای متفاوت و برنامههایی برای اجرای آن استراتژی نیاز دارد. رهبران موفق و معماران تجاری باید به طور فعال استعدادهای لازم برای انتقال به سایر حوزههای استراتژیک را تقویت کنند.
مطالعه بیشتر: مهمترین شاخصهای استراتژیک
4- استراتژی عملکردی
چهارمین نوع استراتژی، استراتژی عملکردی است. استراتژی عملکردی به رویکردی اطلاق میشود که حوزه عملکردی خاصی از یک سازمان را مشخص میکند. برای دستیابی به برخی از اهداف یک واحد تجاری با به حداکثر رساندن بهره وری منابع تنظیم میشود. نمونههایی از استراتژی عملکردی شامل استراتژی تولید، استراتژی بازاریابی، استراتژی منابع انسانی و استراتژی مالی است.
استراتژی عملکردی مربوط به توسعه موارد مناسب برای ارائه یک مزیت رقابتی در یک واحد تجاری است. هر واحد تجاری دارای مجموعهای از بخشهای خاص خود است و هر بخش دارای یک استراتژی عملکردی است. استراتژیهای عملکردی برای حمایت از یک استراتژی رقابتی سازگار میشوند. به عنوان مثال، شرکتی که از یک استراتژی رقابتی کم هزینه پیروی میکند، نیاز به یک استراتژی تولید دارد که بر کاهش هزینه عملیات و همچنین استراتژی منابع انسانی و بر حفظ کمترین تعداد ممکن از کارمندان اصرار دارد. سایر استراتژیهای عملکردی مانند استراتژی بازاریابی، استراتژی تبلیغات و استراتژی مالی نیز باید برای حمایت از استراتژی رقابتی در سطح کسب و کار تدوین شوند.