مقدمه
انواع مدلهای مدیریت استراتژیک، مفاهیم استراتژی و عناصر لازم برای توسعه استراتژی را شناسایی میکنند که سازمان را قادر میسازد تا ماموریت خود را برآورده کند. توسعه مدل مدیریت استراتژیک مهم است. زیرا چارچوب اساسی برای درک چگونگی عملیاتی شدن مدیریت استراتژیک در سطح شرکت فراهم میکند. این مدلها به مدیران و استراتژیستها درک بیشتری از رویکرد تکراری در اجرای مدیریت استراتژیک واقعی در محیط سازمانی ارائه میدهد. چندین نظریه و مدل از مدیریت استراتژیک در طول زمان پدیدار شدهاند که هر کدام در آگاه کردن سازمانها برای نحوه برنامهریزی برای رشد و سودآوری مؤثر هستند. در این مقاله به تعریف و شرح مختصر درباره انواع مدلهای مدیریت استراتژیک پرداختهایم که با مرور آنها متوجه خواهید شد که هر مدل به چه عناصر ضروری نیاز دارد.
تعریف مدیریت استراتژیک
قبل از اینکه به انواع مدلهای مدیریت استراتژیک نگاه کنیم، ابتدا به معنی و اهمیت مدیریت استراتژیک را میپردازیم. مدیریت استراتژیک شامل تصمیم گیری و انجام اقداماتی است که میتواند با اتخاذ روشی سیستماتیک برای تدوین، اجرا، ارزیابی و کنترل استراتژی اجرا شده، به سازمانها در دستیابی به اهداف خود کمک کرد. بنابراین مدیریت استراتژیک، حوزههای عملکردی مختلفی مانند بازاریابی، مدیریت، مالی، حسابداری، منابع انسانی، تولید و سیستمهای اطلاعاتی را به صورت رسمی و سیستماتیک منطبق با اهداف سازمان و عملکرد برتر یکپارچه میکند. این تعریف همچنین نشان میدهد که مدیریت استراتژیک شامل سه جزء کلیدی، یعنی تدوین استراتژی، اجرای استراتژی و ارزیابی و کنترل استراتژی است.
اهمیت مدیریت استراتژیک
مدیریت استراتژیک موضوعی است که برای سازمان ها بسیار اهمیت دارد؛ چون جهت دهی می کند، به سازگاری با تغییرات کمک می کند، تخصیص منابع را بهینه می کند، عملکرد را بهبود می بخشد و پایداری بلندمدت را تضمین می کند.
6 علت مهم نیاز شرکتها به مدیریت استراتژیک
شرکتهای زیادی هستند که به دلایل زیر به مدیریت استراتژیک نیاز دارند و از آن استفاده میکنند:
1- یکی از اهداف مدیریت استراتژیک کمک به شرکتها است تا فعالبیت بیشتری در شکل دادن به آیندهشان داشته باشند تا اینکه صرفاً واکنشپذیر باشند.
2. فراهم کردن نقشه راه از دیگر دلایل است که سبب میشود شرکتها از منابع خود به بهترین شکل ممکن استفاده کنند.
3. اینکه این امکان برای شرکتها هست که تغییر را پیشبینی کنند و برای مدیریت آن آماده باشند، دلیل دیگر توجه شرکتها به مدیریت استراتژیک است.
4. شرکتها میتوانند به تغییرات محیطی به شکل بهتری پاسخ دهند.
5. کاهشدهنده احتمال وقوع اشتباه و غافلگیری نامطلوب است.
6. اهداف و جهت روشنی را به کارکنان ارائه میدهد.
اجزای مدل مدیریت استراتژیک
هر مدل مدیریت استراتژیک متشکل از اجزای به هم پیوسته و مرتبطی است که به سازمانها کمک کرده و مسیر حرکت آنها را هدایت میکنند. همچنین این اجزا بهعنوان مراحل اساسی در بررسی مدل مدیریت استراتژیک عمل میکنند. این اجرا عبارت اند از:
تدوین استراتژی
در مؤلفه تدوین استراتژی، عناصر کلیدی چشم انداز، مأموریت، اهداف و مقاصد سازمان هستند. عناصر دیگر عبارتند از تجزیه و تحلیل خارجی، تجزیه و تحلیل داخلی، تجزیه و تحلیل صنعت و تجزیه و تحلیل رقابتی. شناسایی جایگزینهای استراتژیک و انتخاب گزینههای استراتژیک نیز بخشی از مولفه تدوین استراتژی را تشکیل میدهد.
اجرای استراتژی
در مؤلفه اجرای استراتژی، حداقل سه عنصر کلیدی وجود دارد که بر اجرای استراتژی تأثیر میگذارد. اینها ساختار سازمانی، افراد و رهبری و سیستمها و فرآیندهای سازمانی هستند. در این مولفه است که اقدام برای سازمان آغاز میشود و چالش بزرگی برای بسیاری از سازمانها ایجاد میکند.
ارزیابی و کنترل استراتژی
در مؤلفه ارزیابی و کنترل استراتژی، عناصر کلیدی مدل و فرآیندهای ارزیابی، معیارهای ارزیابی و روشها و مکانیسمهای کنترلی برای بهبود عملکرد سازمانی و تحقق اهداف سازمانی است.
انواع مدل در مدیریت استراتژیک
انواع مدلهای مدیریت استراتژیک با توسعه ماموریت و چشم انداز سازمانی آغاز میشود. سپس چشم انداز و مأموریت سازمانی به اهداف سازمانی تبدیل میشود. این عناصر جهت و زمینههای مورد توجه سازمان را نشان میدهند. هنگامی که این عناصر مشخص شدند، نقش مدیر یا استراتژیست انجام تجزیه و تحلیل سازمان است که شامل انواع عمده تجزیه و تحلیل است:
- تحلیل بیرونی محیط
- تحلیل داخلی سازمان
- تحلیل صنعت
هر یک از این تجزیه و تحلیلها اطلاعاتی در مورد نقاط قوت و ضعف و فرصتها و تهدیدها ارائه میدهد. نتایج این تحلیلها میتواند به مدیران و استراتژیستها کمک کند تا با حوزههایی که باید متمرکز شوند مطابقت دهند، شایستگی متمایز سازمان را شناسایی کنند و موقعیت رقابتی را که سازمان باید برای حفظ مزیت رقابتی خود در صنعت اتخاذ کند، تعیین کند. از لحاظ تاریخی، تعدادی چارچوب و مدل پیشرفت کردهاند که رویکردهای هنجاری متفاوتی را برای تعیین استراتژی پیشنهاد میکنند. با این حال، مروری بر انواع مدلهای مدیریت استراتژیک نشان میدهد که همه آنها شامل عناصر زیر هستند:
- انجام تحلیل محیطی
- ایجاد جهت سازمانی
- تدوین استراتژی سازمانی، اجرای استراتژی سازمانی، ارزیابی و کنترل استراتژی
به سازمانها توصیه می شود مدل های مدیریت استراتژیک را هنگام ایجاد برنامه برای آینده خود لحاظ کنند
در ادامه به انواع مدلهای مدیریت استراتژیک پرداخته شده است که توصیه میشود این مدلها را در هنگام ایجاد برنامه برای آینده خود در نظر بگیرید:
1. مدل تحلیل SWOT
SWOT یک مدل پایه از انواع مدلهای مدیریت استراتژیک است که مخفف نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها است. این تکنیک در تعیین استراتژیهای رشد بسیار مفید است. با سنجش فرصت های موجود و رفع نقاط ضعف، سازمانها میتوانند از نقاط قوت استفاده کرده و تهدیدها را دور بزنند. با استفاده از این مدل اساسی مدیریت استراتژیک، سازمانها میتوانند مزیت رقابتی نسبت به سایرین کسب کنند.
2. مدل PEST
PEST نوعی مدل کسب و کار در مدیریت استراتژیک یک برنامه در سطح کلان است که به سازمانها کمک میکند تا تغییرات آتی را بر اساس چهار عامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فناوری ارزیابی کنند. این به شما کمک میکند تا علاوه بر ارزیابی استراتژیهای رشد برای گسترش تجارت خود، رشد بازار، جایگاه و موقعیت را با توجه به رقبا و مشتریان خود تجزیه و تحلیل کنید. همچنین این امر به شما کمک میکند تا بر اساس جغرافیا، جمعیت شناسی و محصولات/خدمات مختلف استراتژی داشته باشید.
3. مدل پنج نیروی پورتر (Porter’s Five Forces)
طبق مدل پنج نیروی پورتر، پنج نیرو وجود دارد که میتواند موقعیت سازمان شما را در بازار تقویت یا تضعیف کند. اینها رقابت صنعتی، تازه واردان در بازار، قدرت تامین کننده، قدرت خریدار و تهدید جایگزینها هستند. این مدل از انواع مدلهای مدیریت استراتژیک به ارزیابی محیط رقابتی سازمان کمک میکند. شما میتوانید استراتژی کسب و کار خود را بر اساس این پنج نیروی رقابتی ایجاد، اصلاح و به روز کنید.
4. مدل همسویی استراتژیک (Strategic Alignment)
مدل همسویی استراتژیک یکی از پرکاربردترین مدلهای هم ترازی استراتژیک (SAM) میباشد که از دو جزء تشکیل شده است: همسویی استراتژیک و یکپارچگی عملکردی. به این معنا که این مدل، استراتژی کسب و کار و فناوری اطلاعات را ادغام میکند. برای دستیابی به این هدف، ابتدا باید اهداف اصلی سازمان شناسایی شود، سپس مراحل لازم برای دستیابی به آن اهداف مشخص شود. برای رسیدن به چنین اهدافی، طرح باید فرآیند را به حداکثر برساند.
5. کارت امتیازی متوازن (Balanced Scorecard)
کارت امتیازی متوازن (BSC) یک نمایش بصری از آنچه انجام شده است میباشد. ضمن اینکه کار را با استراتژی کلی همسو میکند، پیشرفت را اولویت بندی، اندازه گیری و نظارت میکند. هدف این مدل ایجاد تعادل بین استراتژی و معیارهای مالی است. یکی از مزایای استفاده از BSC این است که دیدن ارتباط بین جنبههای مختلف مدیریت استراتژیک و برنامه ریزی شما را آسانتر میکند.
استفاده از این مدل از انواع مدلهای مدیریت استراتژیک مستلزم این است که به چهار جنبه مختلف شرکت خود توجه کنید:
- عملکرد مالی شرکت و اینکه کدام منابع مالی موفقترین بوده اند.
- شما همچنین باید عملکرد ذینفعان یا مصرف کنندگان خود و همچنین نحوه خدمت رسانی به آنها را ارزیابی کنید.
- فرآیندهای داخلی نه تنها از نظر کارایی بلکه از نظر کیفیت نیز باید مورد ارزیابی قرار گیرند.
سپس ظرفیت سازمانی وجود دارد که افراد، زیرساخت ها، فناوری، فرهنگ و هر چیز دیگری را که میتواند به شما در دستیابی به اهدافتان کمک کند، در نظر میگیرد.
6. مدل استراتژی اقیانوس آبی (Blue Ocean Strategy)
استراتژی اقیانوس آبی برای معرفی محصول به بازاری با رقابت کم یا بدون رقابت در نظر گرفته شده است. در نتیجه، مطالعات بهطور قابلتوجهی به سمت شناسایی جایگاه سودآوری منحرف میشود، مانند جایی که تعداد کمی از کسب و کارها محصولی را می فروشند که مصرفکنندگان به آن علاقه نشان داده و فشار قیمتی کمی وجود دارد یا اصلا وجود ندارد.
بر خلاف رویکرد اقیانوس قرمز، که بازار اشباع شده را توصیف میکند که در آن محصولات به دلیل فشار قیمت گذاری در معرض خطر هستند، استراتژی اقیانوس آبی به دنبال بازارهایی است که در آن پتانسیل رشد وجود دارد. در این مدل شما میخواهید تقاضای تازهای را با محصولی جذب کنید که یا منحصر به فرد است یا آنقدر برتر از رقیب است که رقابت را منسوخ میکند.
برای بهره بردن بیشتر سازمانها از مدل های مدیریت استراتژیک، لازم اهداف کوتاه مدت و بلندمدت خود را تعیین کنند
نتیجه گیری
هدف مدیریت استراتژیک تحمل عدم قطعیتها و دستیابی به اهداف با وجود چالش هاست. این امر مستلزم آن است که انتقادی فکر کنید و در این فرآیند تصمیمات مهمی بگیرید. گذراندن دورههای تصمیم گیری به شما میآموزد که چگونه برای تصمیم گیری آگاهانه، دیدگاههای متعددی را پردازش کنید. چارچوبهایی مانند فرآیند تصمیم گیری خوب به شما کمک میکند تا قبل از تصمیم گیری نهایی، دیدگاههای متعددی را در مورد موقعیتها جست و جو کنید. اگر میخواهید از انواع مدلهای مدیریت استراتژیک حداکثر استفاده را ببرید، باید برنامهای ایجاد کنید که به این فرآیند کمک کند. اهداف کوتاه مدت و بلندمدت را همانطور که اساس مدیریت استراتژیک را تشکیل میدهند، تعیین کنید. به عنوان مثال مرحله اول جمع آوری و ارزیابی دادهها برای شناسایی روندها و مشکلات احتمالی است. مرحله بعدی تدوین استراتژی است. مرحله ماقبل آخر اجرای آن است و در نهایت باید آن را ارزیابی کنید. با ردیابی پیشرفت خود، میتوانید اصلاحات لازم را انجام دهید.