صنعت ساختوساز با چالشهایی مانند اتلاف منابع، تأخیر در تحویل، و ضعف همکاری میان ذینفعان مواجه است. رویکردهای ساختوساز ناب (Lean Construction) و تحویل یکپارچه پروژه (IPD) با هدف افزایش بهرهوری، حذف اتلافها و تمرکز بر ارزشآفرینی برای کارفرما مطرح شدهاند. ساختوساز ناب با تأکید بر بهبود مستمر و جریان کار منسجم، و IPD با ایجاد قراردادهای مشارکتی و تصمیمگیری جمعی، به ارتقای عملکرد پروژهها کمک میکنند. پروژه های موفق زیادی در سراسر جهان تاکنون از این رویکردها بهره مند شده اند؛ ادغام این دو رویکرد به کمک یک ابزار هوشمند می تواند به راهکاری کارآمد برای پاسخ به پیچیدگیها و نیازهای پروژههای مدرن تبدیل گردد.
برنامهریزی، طراحی و ساخت ساختمانها و سایر پروژههای زیرساختی عموماً شامل فعالیتهای پیچیده و پراکندهای است که نیازمند همکاری متخصصان و غیرمتخصصان متعدد بوده و باعث ایجاد نیازهای هماهنگی دشوار میشود. بنابراین، صنعت ساختوساز با چالشهایی مانند وارد شدن فعالیتها و فرآیندهای غیرارزشی به زنجیره تأمین خود مواجه است که منجر به ناکارآمدی و پایین بودن بهرهوری میشود. یکی از نشانههای اصلی ناکارآمدی در این صنعت، افزایش هزینه ناشی از تأخیر در تحویل و هدررفت مواد است. علاوه بر این، دوبارهکاریها که منبع اصلی اتلاف در ساختوساز هستند، باعث تاخیر در تحویل پروژه میشوند.
صنعت ساختوساز نقش حیاتی در اقتصاد جهانی ایفا میکند و زیرساختهایی را شکل میدهد که جامعه مدرن را پشتیبانی میکنند.با وجود رشد سریع صنعت ساختوساز در سراسر جهان، مدیریت پروژه های حوزه ساخت همچنان با چالشهای بیسابقهای روبهروست که نیازمند توسعه نظریهها و روششناسیهای جدید است. در این میان دو رویکرد ساخت ناب (Lean Construction ) و تحویل یکپارچه پروژه ( (IPD مورد توجه مدیران و ذی نفعان پروژه ها قرار گرفته است.
ناب به زبان ساده: چگونه با حذف اتلاف، ارزش بیافرینیم
فلسفه ناب که در دهه ۱۹۸۰ در ژاپن توسط تویوتا شکل گرفت، بر اساس رویههای سیستم تولید تویوتا (TPS) است که به دنبال رضایت مشتریان داخلی و خارجی و برآورده ساختن نیازها و انتظارات آنهاست. فلسفه ناب بر فرآیند بهبود تمرکز دارد که شامل شناسایی و سپس حذف ضایعات و همچنین خلق ارزش است.
مهندس جان کرافسیک اولین بار اصطلاح “ناب” را در پایاننامه کارشناسی ارشد خود به کار برد؛ پس از آن، این واژه در متون مختلفی مانند کتاب “ماشینی که جهان را تغییر داد” به کار رفته است. پس از گذشت زمان به علت ناتوانی تولید انبوه در سیستم تولید تویوتا برسر زبان ها افتاد و توسعه یافت که در نهایت امروزه از آن به عنوان “تولید ناب” نام می برند.
فلسفه ناب بر پنج اصل استوار است:
- تعریف دقیق مفهوم ارزش برای هر محصول
- شناسایی جریان ارزش برای هر محصول
- ایجاد جریان بدون وقفه ارزش
- اجازه دادن به مشتری برای جذب ارزش از تولیدکننده
- جستجوی کمال
مزایای اجرای ناب با کاهش هشت نوع ضایعات یا “مودا” مرتبط است که هفت مورد آن توسط تایچی اونو؛ مهندس ژاپنی شرکت تویوتا پیشنهاد شدهاند: نقصها، تولید بیش از حد، انتظار، حمل و نقل، موجودی، حرکت و فرآوری بیش از حد. هشتمین ضایعه شامل عدم بهرهبرداری از استعدادهای افراد در فضای همکاری است. فلسفه ناب به مرور زمان در پروژههای متنوعی در صنایع مختلف به کار گرفته شده است و تنوع کاربرد آن امکان استفاده در بخشهای خصوصی و دولتی را فراهم کرده است.
ساخت و ساز ناب چیست؟
از منظر فلسفه ناب؛ ساختوساز فرآیندی است که مواد را تبدیل میکند، منابع را جریان میدهد و در نهایت این جریان منجر به خلق ارزش می شود. برای مثال، ساخت یک دیوار را در نظر بگیرید: آجر و سیمان را به متر مربع دیوار تبدیل میکنیم جریان منابع شامل استفاده از مواد و نیروی کار برای ساخت دیوار است و ارزش بر اساس متر مربع ساخته شده در زمان مشخص اندازهگیری میشود. ساختوساز ناب (Lean Construction) رویکردی مبتنی بر اصول فلسفه ناب است که ریشه در سیستم تولید تویوتا دارد و هدف آن بهینهسازی فرآیندهای ساخت و تحویل پروژههاست. در این روش، تمرکز اصلی بر ایجاد ارزش برای مشتری است، در حالی که در طول کل فرآیند طراحی و ساخت، شناسایی و حذف اتلافها بهطور مداوم دنبال میشود.این رویکرد مستلزم فرهنگ بهبود مستمر و همکاری همهجانبه بین تمامی مشارکتکنندگان پروژه است تا کارایی به حداکثر برسد، اتلافها به حداقل کاهش یابد و نتایجی برجسته در پروژهها حاصل شود.
در اغلب پروژههای ساختمانی، از قراردادهای طراحی-مناقصه-ساخت (Design-Bid-Build) یا طراحی-ساخت (Design-Build) استفاده میشود. این نوع قراردادها باعث جداسازی طرفهای مختلف پروژه به بخشهای مستقل میشوند که هر کدام با قراردادهای جداگانه فعالیت میکنند.در چنین شرایطی، هر گروه فقط به موفقیت بخش خود فکر میکند و نسبت به کل پروژه دید محدودی دارد. در صورت بروز مشکل، تقصیرها به گردن دیگران انداخته میشود و هیچکس برای حل واقعی مسئله اقدامی نمیکند. این روشها نوآوری را کاهش می دهد زیرا هیچکس انگیزه ای برای بهبود نتایج کلی پروژه ندارد؛ این ساختار سنتی همکاری و نگرش سیستمی را نیز در بین اعضای تیم از بین می برد و میان آن ها حایل ایجاد می کند. ساختوساز ناب دقیقاً در پاسخ به این چالشها توسعه یافته است. در رویکرد ناب، تأکید بر همکاری یکپارچه، ارزشآفرینی برای کارفرما، و حذف اتلاف در کل زنجیره ارزش پروژه است.
در واقع بهجای تمرکز صرف بر بخشهای جداگانه، ساختوساز ناب به کل فرآیند تحویل پروژه نگاه میکند و با ایجاد انگیزههای مشترک، شفافیت اطلاعات، و فرهنگ بهبود مستمر، نوآوری را تسهیل کرده و نتایج بهتری از نظر هزینه، زمان، کیفیت و رضایت کارفرما رقم میزند.
نقش یکپارچگی در تحویل پروژه براساس اصول ناب
یکی از شیوههای مورد حمایت ساختوساز ناب، تحویل پروژه یکپارچه (Integrated Project Delivery) یا (IPD) است؛ IPD قراردادی سهجانبه میان مالک، تیم طراحی و تیم ساخت (شامل پیمانکاران جانبی) است که همه طرفها را در یک توافقنامه مشترک قرار میدهد.در این روش، اهداف مالی مشترک از ابتدا تعیین شده و همه طرفها در سود یا صرفهجوییهای پروژه شریک هستند. این ساختار، رفتارهای مشارکتی و پذیرش ریسک مشترک را تقویت میکند و فضایی ایجاد میکند که در آن همه طرفها انگیزه دارند تا نتایج پروژه را بهبود دهند. به همین دلیل، IPD اغلب به عنوان “مدینهفاضله”ی قراردادهای ساختوساز ناب شناخته میشود.
در IPD، همه افراد از ابتدا تا انتهای پروژه حضور فعال دارند. به عنوان مثال، تیم ساخت در طراحی مشارکت میکند و طراحان نیز در طول ساخت حضور دارند. یکی از ارکان اصلی تحویل پروژه یکپارچه (IPD) فرآیند طراحی است که هدف آن بهبود عملکرد کلی صنعت ساختوساز میباشد.

یکی از مراحل حیاتی در ساخت وساز ناب، تعریف پروژه است که شامل تعیین هدف پروژه و روشهای دستیابی به آن میشود. این مرحله اولیه شامل برنامهریزی و طراحی تاسیساتی است که نیاز به سرمایهگذاری دارد. در واقع هدف اصلی IPD حل مشکل نبود همکاری و نگرش فردگرایانهای است که معمولاً در پروژههای سنتی منجر به ناکارآمدی و زیان میشود.
برخلاف مدل های سنتی که در آن سازندگان تا زمان تکمیل طراحی وارد پروژه نمیشوند، IPD تلاش میکند تا از ابتدا کل تیم را یکپارچه کند تا نیازهای کارفرما و نحوه اجرای پروژه بهخوبی درک شود؛ این یکپارچگی روابط میان طرفین را بهینه کرده و زمان تحویل پروژه را بهبود میبخشد.تحویل یکپارچه پروژه (IPD) مبتنی بر مجموعهای از شرایط است که تمامی طرفهای درگیر در پروژه را بهعنوان یک نهاد مشارکتی متحد میسازد، به طوری که همگان در موفقیت یا شکست پروژه سهیم هستند.
مطالعات نشان میدهد که یکی از اصلیترین دلایل اتلاف در پروژههای ساختمانی، عدم بهینهسازی زیر پروژه هاست. رویکرد ساختوساز ناب بهعنوان راهحلی برای حذف این ناکارآمدیها و افزایش ارزش فعالیتها مطرح میشود. در این مسیر، زنجیره ارزش بهکار گرفته میشود تا فعالیتهای ارزشآفرین (مانند بتنریزی) از فعالیتهای بیارزش (مانند انتظار کامیون مخلوطکن) تفکیک شوند. هدف نهایی ساختوساز ناب، حذف فعالیتهای بدون ارزش و بهینهسازی لجستیک برای کاهش هزینهها و دستیابی به تحویل بهموقع پروژه هاست.
از دیگر ویژگیهای برجسته IPD میتوان به شفافیت اطلاعاتی و ارتباطات مؤثر اشاره کرد. در این روش، تمامی دادهها، از جمله برنامههای زمانی، بودجه، طراحی و اجرا به صورت مشترک در اختیار تمام اعضای تیم پروژه قرار میگیرد. این شفافیت باعث ایجاد اعتماد متقابل شده و تصمیمگیری را سریعتر و کارآمدتر میسازد.
در واقع، تحویل یکپارچه پروژه زیرساختی برای ایجاد یک فضای کاری مشترک، پاسخگو و یادگیرنده فراهم میآورد که در آن هرگونه مشکل یا تغییر، به سرعت شناسایی و حل میشود. با توجه به ماهیت مشارکتی IPD، فرآیندهای سنتی مبتنی بر سلسلهمراتب جای خود را به ساختارهای مسطحتر و تصمیمگیری مشترک میدهند. این امر باعث میشود که تخصص هر بخش در زمان مناسب و به شکل مؤثر وارد پروژه شود، که خود موجب کاهش اتلاف منابع، دوبارهکاریها و افزایش کیفیت نهایی میگرد. از نظر فرهنگی نیز، موفقیت IPD نیازمند ایجاد یک فرهنگ همکاری، مسئولیتپذیری مشترک و یادگیری مستمر است. آموزش تیمها، بازتعریف نقشها و توسعه مهارتهای نرم (مانند حل تعارض و کار گروهی) بخشی جداییناپذیر از اجرای موفق این مدل است.
در نهایت، با ترکیب IPD و اصول ساختوساز ناب، میتوان به مدلی از تحویل پروژه دست یافت که:
- بر ایجاد حداکثر ارزش برای مشتری متمرکز است،
- در آن همه اعضای تیم از ابتدا درگیر هستند،
- و با استفاده از ابزارهای فناورانه و رویکردهای انسانی، به کاهش اتلاف، افزایش کارایی و بهبود نتایج نهایی پروژه منجر میشود.
تجربههای موفق
در ادامه به چند نمونه از پروژه های واقعی که از رویکرد ساخت ناب و تحویل یکپارچه پروژه در آن ها بهره گرفته شده است اشاره می شود.
هتل T-30

هتل T-30 ، واقع در شهرستان شیانگیین استان هونان چین، یکی از نمونههای برجسته اجرای موفق ساختوساز ناب در کنار استفاده هوشمندانه از فناوری پیشساخته به شمار میرود. این پروژه که در سال ۲۰۱۲ توسط شرکت Broad Sustainable Building اجرا شد، با هدف تلفیق سرعت ساخت با کیفیت بالا و صرفهجویی در منابع، طراحی و پیادهسازی شد. نکته شاخص در این پروژه، تکمیل یک ساختمان ۳۰ طبقه در تنها ۱۵ روز بود؛ هدفی که پیشتر در چنین پروژه هایی غیرقابلدسترس به نظر می رسید؛ مدل طراحی و ساخت پروژه بر پایه اصول ناب و مونتاژ ماژولار شکل گرفت. تمامی اجزای سازهای، شامل ستونها، تیرها و دیوارها، در محیطهای صنعتی کنترلشده تولید و سپس با دقت بالا به محل پروژه حمل و نصب شدند. این رویکرد، ضمن کاهش چشمگیر ضایعات و خطاهای اجرایی، امکان کنترل دقیق کیفیت و افزایش سرعت مونتاژ را فراهم کرد.
در پروژه هتل T-30 مالک با هدف کاهش هزینههای کلی، افزایش بهرهوری نیروی کار، و ارتقاء سطح ایمنی و پایداری محیطی، تصمیم گرفت اصول ساخت ناب را در مقیاسی بیسابقه به کار گیرد. نتایج حاصل، فراتر از انتظارات بود: کاهش چشمگیر هزینههای ساخت، حذف ضایعات مصالح، کاهش مصرف انرژی در فرآیند اجرا، و ثبت رکوردی جهانی در زمان تکمیل یک پروژه بلندمرتبه.
ساختمان The Edge

ساختمان The Edge در سال 2015 در آمستردام هلند تکمیل شد؛ این ساختمان خروجی برجسته از یک پروژه موفق است که مدیریت دقیق و هماهنگی کامل میان تمامی اعضای تیم آن باعث شد تا طراحی هوشمند و پایداری محیطی به بهترین شکل محقق شود. در این پروژه، از ابتدا همکاری نزدیک میان طراحان، مهندسان، پیمانکاران و تأمینکنندگان فناوریهای پیشرفته، باعث همسویی اهداف و تسهیل فرایند تصمیمگیری شد.
برنامهریزی دقیق و استفاده از ابزارهای نوین مدیریت پروژه، امکان زمانبندی و تخصیص بهینه منابع را فراهم کرد و ریسکهای احتمالی تا حد زیادی کنترل شد. این رویکرد باعث شد تا اجرای پروژه با کمترین اتلاف زمان و هزینه انجام شود و کیفیت ساخت به طور مستمر تحت نظارت قرار گیرد.
با بهکارگیری اصول ناب در تمام مراحل، از کاهش ضایعات و بهینهسازی جریان کار و مواد گرفته تا ارتقاء مداوم فرایندها، ارزش افزوده واقعی برای پروژه خلق شد. هم چنین، تلفیق فناوریهای هوشمند در سیستمهای روشنایی، تهویه و انرژی، نیازمند مدیریت هوشمندانه و کنترل دقیق کیفیت بود که با برنامهریزی مناسب و ارتباط مستمر تیمی میسرگشت.
به طورکلی؛ تعامل شفاف میان تمامی ذینفعان، فرصت حل سریع مشکلات و همسویی کامل با اهداف بلندمدت را فراهم آورد؛ که نتیجه آن ساختمانی است که علاوه بر کارایی بالا، با تولید انرژی بیشتر از مصرف، صرفهجویی چشمگیر در منابع و پایداری زیستمحیطی، الگویی موفق در ساخت و ساز مدرن به شمار میرود.
پروژه بازسازی مرکز پزشکی Mercy
پروژه بازسازی مرکز پزشکی Mercy در لورین اوهایو؛ نمونهای از همافزایی میان تحویل یکپارچه پروژه (IPD) و ساخت ناب (Lean Construction) است. در این پروژه، با وجود محدودیت شدید بودجه و پیچیدگیهای ناشی از بازسازی یک بیمارستان قدیمی، تیم پروژه توانست با تکیه بر ساختاری یکپارچه، اهداف کارفرما را با کیفیت بالا و در مسیر کنترلشده محقق سازد.
در این پروژه در گام نخست، شرکت معماری Array HFS پس از ارائه برنامه جامع بازسازی، مدل IPD را به کارفرما پیشنهاد داد. پس از آموزش و مذاکرات گسترده، قرارداد چندجانبه استاندارد میان مالک، معمار و پیمانکار تنظیم شد. اگرچه امضای نهایی قرارداد ۸ ماه به طول انجامید، اما تیم یکپارچه از همان ابتدا با روحیه اعتماد و همکاری، پروژه را پیش برد.
هم چنین؛ اصول بنیادین ساخت ناب مانند شفافیت، حذف اتلاف، مشارکت زودهنگام ذینفعان، و بهبود مستمر بهطور کامل در بطن فرایندهای IPD نهادینه شد. برای مثال؛از ابتدای پروژه، مالک، معمار، پیمانکار و مشاوران تخصصی با هم در تصمیمسازیها مشارکت داشتند و با مدل کتاب باز (Open Book) تمام هزینهها و اطلاعات را به اشتراک گذاشتند.در کنار اینها؛ هماهنگی لحظهای بین طراحی و اجرا و مشارکت نیروهای کارگاهی در تصمیمگیریهای طراحی، بسیاری از دوبارهکاریها را حذف کرد.
در مجموع، پروژه Mercy نشان داد که تکیه بر اصول ساخت ناب میتواند در پروژههایی با بودجه محدود، پیچیدگیهای فنی و شرایط اجرایی دشوار، عملکرد خوبی از نظر هزینه، کیفیت و زمان ارائه دهد. این تجربه نهتنها موجب کاهش ریسک برای کارفرما شد، بلکه بنیانی برای همکاریهای آینده با رویکردهای نوین پروژهمحور فراهم ساخت.
ارائه یک راهکار اثر بخش
رویکردهای ساختوساز ناب و تحویل یکپارچه پروژه (IPD) پاسخی کارآمد به چالشهای دیرینه صنعت ساختوساز مانند اتلاف منابع، تأخیر، دوبارهکاری و نبود همکاری واقعی میان ذینفعان هستند. این دو رویکرد، با تکیه بر اصولی مانند ارزشآفرینی، بهبود مستمر، شفافیت اطلاعات، تصمیمگیری جمعی و مشارکت زودهنگام، توانستهاند تحولی بنیادین در فرآیند طراحی، اجرا و تحویل پروژهها ایجاد کنند. اما در دنیای پیچیده و پرشتاب امروز، موفقیت پروژهها نیازمند ابزارهایی است که این رویکردها را به صورت عملیاتی، منسجم و هوشمندانه در بطن فرآیندهای پروژه پیادهسازی کنند. این ابزارها باید ارتباط و هماهنگی میان تیمهای مختلف را بهبود دهند، جریان اطلاعات را شفاف و بهموقع کنند و دوبارهکاریها و اتلاف منابع را به حداقل برسانند. در واقع، در بستر چنین ابزارهایی، فرآیندهای مختلف پروژه بهصورت منسجم در کنار هم قرار میگیرند، زمان و هزینه بهخوبی کنترل میشوند و تیمها در مواجهه با تغییرات، قادر به پاسخگویی سریع و هوشمندانه و تصمیمگیری متناسب با شرایط خواهند بود. در نهایت، چنین ابزارهایی باید به گونه ای طراحی شده باشند که بستر لازم برای همکاری مؤثر و تحقق اهداف پروژه را فراهم سازند.
نرمافزار مدیریت پروژه مپ با رویکرد یکپارچه و هماهنگ به منظور قرارگیری همه اجزای پروژه به صورت شفاف در کنار هم؛ بستری را فراهم میکند که در آن جریان اطلاعات میان بخشهای مختلف پروژه روان و بیاختلال انجام شود.
از ایده تا تحویل، تجربهای ناب و یکپارچه با پلتفرم نرم افزاری مپ.
این هماهنگی دقیق، پایه و اساس اجرای اصول ناب است؛ یعنی حذف کارهای زائد، بهبود مداوم و تمرکز بر ارزش واقعی برای مشتری.
با به کارگیری نرمافزارمپ در بستر سازمان، مسئولان پروژه به جای صرف وقت برای پیگیریهای پراکنده و گزارشهای ناقص، میتوانند به راحتی و در لحظه، بر وضعیت پروژه ها نظارت کنند و تصمیمات بهموقع و آگاهانه اتخاذ نمایند.در این میان، با بهکارگیری ساختار یکپارچه و ماژولار این نرمافزار، تحویل یکپارچه پروژهها به شکلی بدون گسست انجام میشود چراکه فرآیندهای وابسته و همزمان بهگونهای ساماندهی خواهند شد که احتمال تأخیر و دوبارهکاری به حداقل برسد.
امکان رهگیری بلادرنگ منابع، بودجه و پیشرفت، به تیمها این امکان را میدهد که در مسیر واحد و با گامهایی هماهنگ حرکت کنند؛ در نتیجه، همافزایی میان بخشها افزایش یافته و خروجیهایی باکیفیتتر در زمان کوتاهتر تولید و تحویل میشوند.در نهایت، آنچه مپ را متمایز میسازد، نه صرفاً تنوع قابلیتها، بلکه اتصال هوشمندانه این قابلیتها در قالب یک چارچوب ناب، پاسخگو و متناسب به منظور تحویل یکپارچه پروژه هاست.
مپ، ابزاری برای مدیریت نیست، بلکه زیرساختی برای تحول در نحوه انجام پروژهها و حرکت بهسوی سازمانی چابک، شفاف و مبتنی بر داده است.
مراجع
https://leanconstructionblog.com/
https://www.lcmd.io/en/blog/5-real-world-examples-of-lean-construction-in-action
Ibrahim, A., Zayed, T., & Lafhaj, Z. (2025). Trends and gaps in lean construction practices for construction of megaprojects: A critical review. Alexandria Engineering Journal, 118, 174–193. https://doi.org/10.1016/j.aej.2025.01.046
Garcés, G., Forcael, E., Osorio, C., Castañeda, K., & Sánchez, O. (2025). Systematic review of Lean Construction: An approach to sustainability and efficiency in construction management. Journal of Infrastructure Preservation and Resilience, 6(6). https://doi.org/10.1186/s43065-025-00119-1.











