مقدمه
استراتژی یا راهبرد یک بعد حیاتی و ضروری از حوزه مدیریت است که ارتباطی نزدیک با مفهوم توسعه پایدار دارد؛ بنابراین مدیریت استراتژیک برای هر سازمانی مهم است؛ زیرا به دستیابی به موفقیت بلندمدت آن کمک میکند. در این مقاله درباره مدیریت استراتژیک و اهمیت آن، مؤلفههای ضروری برای دستیابی به مدیریت استراتژیک موفق، علل شکست استراتژیها و چگونگی اجرای موفق استراتژیها در سازمانها، ویژگیهای مدیران استراتژیک موفق و کسب و کارهای دارای استراتژیک موفق، توضیح داده میشود.
مدیریت استراتژیک چیست؟
مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی، فرایند روششناختی توسعه، اجرا، ارزیابی و نظارت بر استراتژیها برای دستیابی به اهداف فوری و بلندمدت یک شرکت یا سازمان است. با در نظر گرفتن مزیت رقابتی، مدیریت استراتژیک فرایندی است که توسط آن، مدیران استراتژیهایی را توسعه و اجرا میکنند که ممکن است به مزیت رقابتی پایدار در بلندمدت منجر شود؛ درنتیجه، هر سازمانی باید استراتژیاش را متناسب با ظرفیتها و قابلیتهای خود تنظیم کند.
دلایل مهم اهمیت توجه به مدیریت استراتژیک از سوی سازمانها و کسب و کارها
1.ارائه رویکرد سیستماتیک یا نظاممند به تصمیمگیری
مدیریت استراتژیک، روش سیستماتیک و پیشگیرانه برای تصمیمگیری آگاهانه به منظور کمک به سازمانها در پیشبینی چالشهای آینده و فرصتهای بالقوه ارائه میدهد. این امر به سازمانها کمک میکند به جای اینکه صرفاً در واکنش به شرایط فعلی واکنش نشان دهند، برای آینده آماده شوند و در محیطهای بسیار رقابتی به آنها مزیت میدهد. سازمانها میتوانند با اتخاذ رویکرد سیستماتیک به عملکرد بهبودیافته و موفقیت بلندمدت دست یابند؛ زیرا به کاهش عدم قطعیتها و خطرات کمک میکند.
2.حفظ همسویی و انسجام
مدیریت استراتژیک در حفظ همسویی و انسجام در یک سازمان بسیار مهم است؛ زیرا با تعیین هدف، چشمانداز و اهداف استراتژیک شرکت، جهت روشنی را فراهم میکند. همچنین مدیریت راهبردی به کسب و کارها کمک میکند تا با خواستههای همیشه در حال تغییر بازار سازگار شوند و خواستهها و انتظارات متفاوت مشتریان خود را برآورده کنند. مدیران میتوانند برای ارزیابی اینکه چگونه تصمیماتشان با اهداف استراتژیک سازمان، منابع موجود و شرایط بازار همسو میشود، بر مدیریت راهبردی تکیه کنند. این ارزیابی متفکرانه آنها را به انتخاب راهبردها و ابتکاراتی سوق میدهد که از جهتگیری کلی سازمان حمایت میکند.
3.بهبود عملکرد سازمانی
مدیریت استراتژیک نقشی جداییناپذیر در غنیسازی عملکرد سازمان ایفا میکند؛ زیرا چارچوبی جامع برای سنجش پیشرفت و شناسایی زمینههایی که نیاز به بهبود دارند، ارائه میدهد. با ترکیب شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI: Key Performance Indicators) و ارزیابیهای دورهای عملکرد همسو با اهداف مدنظر، سازمانها به سازوکار مؤثری دست مییابند؛ برای اینکه پیوسته بر پیشرفت خود در جهت دستیابی به اهدافشان نظارت کنند و در عین حال، زمینههای بهبود را در حوزههای مختلف یا شیوههای ناکارآمد در سیستمهای موجود شناسایی کنند.
4.افزایش سازگاری و انعطافپذیری
در کسب و کارهای امروزی، تغییراتی سریع در حوزههای مختلف مانند روندهای بازار، پیشرفتهای تکنولوژیک و نیازهای مشتری در حال روی دادن است؛ بنابراین ضروری است که شرکتها یا سازمانها انعطافپذیری داشته باشند و با این تحولات سازگار و همراه شوند. علاوه بر این، مدیریت راهبردی، کسب و کارها را به سوی فعال بودن سوق میدهند. این کار از طریق نظارت مداوم بر محیط بیرونی و تحلیل رقبای کسب و کارها به منظور سفارشیسازی استراتژیهای آنها صورت میگیرد.
5.پرورش فرهنگ همکاری و تفکر استراتژیک
مدیریت استراتژیک در ایجاد فرهنگی که همکاری و تفکر استراتژیک را در اولویت قرار میدهد، بسیار مفید است. این امر مستلزم ارتقای همکاریهای متقابل و ایجاد کانالهای اشتراک دانش در بخشهای مختلف سازمان است. علاوه بر این، دخیل کردن کارکنان از همه سطوح، به هنگام تصمیمگیری برای استراتژی سازمانی امری ضروری است. با در نظر گرفتن دیدگاههای افرادی دارای تخصصهای گوناگون، سازمانها میتوانند تفکر خلاقانه در حل مسائل و مشکلات را تقویت کنند. با این کار، ویژگیهای مهمی مانند مالکیت و تعهد در بین کارکنان توسعه و پرورش مییابد.
مدیریت استراتژیک در محیط های بسیار رقابتی به کسب و کارها و سازمان ها مزیت می دهد
5 مؤلفه ضروری برای دستیابی به مدیریت استراتژیک موفق
وجود چشمانداز و مأموریت روشن
مدیریت استراتژیک موفق با داشتن چشمانداز شفاف و قانعکننده برای آینده سازمان شروع میشود. چشمانداز، آرمانهای سازمان و تصمیمات هدایتکننده را مشخص میکند. بیانیه مأموریت، هدف سازمان و ارزشی را که به ذینفعان ارائه میدهد، روشن میکند.
تجزیه و تحلیل کامل محیط
درک عوامل خارجی مؤثر بر سازمان بسیار مهم است. تحلیل جامع محیط شامل مطالعه بازار، شناسایی روندها، ارزیابی رقبا و شناخت فرصتها و تهدیدها است. با به دست آوردن بینش در مورد محیط کسب و کار، سازمانها میتوانند تصمیمات آگاهانهای بگیرند، از نقاط قوت استفاده نمایند و به طور مؤثر به چالشها رسیدگی کنند. این مؤلفه بخشی حیاتی از فرایند دستیابی به مدیریت استراتژیک موفق است.
ارزیابی منابع داخلی
سازمانها باید منابع داخلی، نقاط قوت و ضعف را از نزدیک بررسی و شناسایی کنند. تجزیه و تحلیل قابلیتهای داخلی به سازمانها کمک میکند تا استراتژیها را برای به حداکثر رساندن نقاط قوت و رفع نقاط ضعف تنظیم کنند. این ارزیابی یکی از ارکان مدیریت استراتژیک موفق است.
تدوین و اجرای استراتژی
تدوین استراتژی شامل تدوین برنامهها و اقدامات سطح بالا است که نحوه دستیابی سازمان به اهداف را مشخص میکند. این استراتژیها باید روی نقاط قوت، کاهش نقاط ضعف و بهرهبرداری از فرصتهای بازار سرمایهگذاری کنند. همچنین اجرای مؤثر بسیار مهم است. این امر به ارتباطات شفاف، تخصیص منابع و همسویی تیمها برای کار جمعی در راستای اهداف استراتژیک نیاز دارد. در این مرحله، مدیریت استراتژیک موفق نقش اساسی در دستیابی به اهداف سازمانی دارد.
نظارت مستمر و سازگاری
فرایند مدیریت استراتژیک موفق با اجرای استراتژی به پایان نمیرسد؛ بلکه نظارت و ارزیابی منظم برای پیگیری پیشرفت، شناسایی انحرافات و انجام تنظیمات لازم، حیاتی است. بررسی منظم عملکرد در برابر اهداف، سازمانها را قادر میسازد تا به سرعت به تغییرات واکنش نشان دهند و از مؤثر ماندن استراتژی اطمینان حاصل کنند.
چرا اجرای استراتژیها در سازمان شکست میخورد؟ 6 علت عمده
1.نبود مسئولیتپذیری
زمانی که هیچکس مسئولیت مستقیم اهداف و برنامههای اجرایی را نمیپذیرد، استراتژیها از بین میروند؛ ازاینرو مدیران سازمان باید نقشهای مشخصی را تعریف کنند، مسئولیتپذیری را تعیین نمایند و مالکیت روانی اهداف استراتژیک را در همه سطوح تقویت کنند.
2.ارتباطات ضعیف
مدیران اغلب در برقراری ارتباط مؤثر با استراتژیها در سراسر سازمان، شکست میخورند. کارکنانی که وظیفه راهبردهای توانمندسازی را بر عهده دارند، از اهداف کلی یا نقشهای فردی خود بیاطلاع هستند. در این وضعیت، مدیران باید به طور مستمر دیدگاههای استراتژیک خود را با کارکنان با استفاده از رویکردهای متعدد به اشتراک بگذارند.
3.ناتوانی در سازگاری
مدیران چنان غرق در اجرای برنامههای اولیه میشوند که در انطباق دادن استراتژیها در واکنش به تغییرات داخلی یا خارجی شکست میخورند. مدیران باید به طور مداوم پیشرفت سازمان و کارکنان را زیرنظر داشته باشند و در صورت نیاز، استراتژیهای خود را از طریق به کار گیری فرایند اجرایی چابک (Agile execution process) اصلاح کنند.
4.عدم مشارکت کارکنان
کارمندان بیتفاوت و بدون توجه به اهداف استراتژیک سازمان، نتایج متوسطی را ارائه میکنند. در این حالت، مدیران باید ترغیبکننده و انگیزهدهنده کارکنان خود باشند و به آنها کمک نمایند تا درک کنند چگونه تلاشهای فردیشان منجر به اهداف بزرگ و کلی سازمان میشود.
5.نظارت ناکافی بر پیشرفت
فقدان اهداف قابل سنجش و معیارهای مرتبط برای سنجش پیشرفت میتواند سازمانها را در تاریکی و ابهام نگه دارد؛ ازاینرو مدیران برای ارزیابی فوری پیشرفت و شناسایی مشکلات، به دسترسی به دادههای مفید درباره عملکرد نیاز دارند تا تصمیم بگیرند و اقدامات لازم را برای رفع مشکلات انجام دهند.
6.نادیده گرفتن مدیریت میانی
اگرچه پشتیبانی از سطوح بالای سازمان به سطوح پایین ضروری است، مدیران میانی مستقیماً اجرای استراتژی را از طریق کارمندان خط مقدم امکانپذیر میکنند. اگر مدیران میانی در طول اجرای استراتژی کنار گذاشته شوند، احتمال پذیرش عملکرد ضعیف در کل سازمان افزایش مییابد؛ بنابراین مدیران ردهبالاتر سازمان باید مدیران میانی را از طریق درگیر کردن آنها در مشارکت فعال توانمند کنند.
شکست استراتژیها در سازمان به فرصتهای از دست رفته، زیانهای مالی و بیثباتی سازمانی منجر میشود
6 گام مهم در اجرای موفقیتآمیز استراتژی
برنامهریزی استراتژیک
اولین گام برای اجرای موفق استراتژی، تدوین یک برنامه استراتژیک محکم است که نقشه راه روشنی برای اجرا فراهم میکند. برنامهریزی مؤثر با پرداختن به سؤالات کلیدی درباره چشمانداز سازمان، اهداف، چشمانداز رقابتی و تخصیص منابع، شالوده موفقیت استراتژی را میسازد.
عناصر برنامهریزی استراتژیک قوی عبارتاند از:
ارائه چشمانداز قانعکننده برای آینده
تعیین اهداف مشخص و قابل اندازهگیری
تعریف اولویتها و ابتکارات اصلی
تخصیص منابع (ازجمله زمان، پول، نیروی انسانی، کار و تجهیزات) به بخشهای گوناگون
پیشبینی خطرات و چالشهای بالقوه
ترکیب دیدگاههای ذینفعان
اطمینان از هماهنگی و همسویی بین استراتژیها، اهداف و تصمیمگیریهای مدیران ارشد با عملیات خط مقدم سازمان.
ارتباطات و همکاری
هنگامی که استراتژی تنظیم شد، گام بعدی، برقراری ارتباط با آن در سراسر سازمان و تقویت همکاری متقابل برای اجرا است. مدیران باید برنامه استراتژیک را به اهداف و وظایف کوچکتر و عملیاتی تقسیم کنند و بین بخشهای مختلف سازمان توزیع کنند. این امر روشن میکند که چگونه هر کارمند در موفقیت استراتژیک نقش دارد.
همسویی و مسئولیتپذیری
همسویی اهداف در سراسر سازمان، کلید اجرای استراتژی منسجم است. این امر به پیوند دادن استراتژی سطح بالا به عملیات سطح پایین سازمان از طریق مجموعهای از اهداف مربوط به دپارتمانهای سازمان و اهداف فردی اشاره دارد.
علاوه بر تنظیم استراتژیها، مدیران باید مسئولیتپذیری فردی را در تمام سطوح سازمانی برای تحقق اهداف تعیینشده بهعنوان بخشی از استراتژی کلی، تقویت کنند. این کار با تعیین افراد مسئول برای هر پروژه یا امور اولویتدار انجام میشود و باید سازوکارهای حکمرانی برای پیگیری پیشرفت به کار رود. استفاده از چهارچوبهایی مانند اهداف و نتایج کلیدی (Objectives and Key Results) به تیمها و افراد کمک میکند تا تلاشهای خود را بهطور پیوسته بررسی و نظارت کنند.
برنامهریزی برای اقدام
با وجود یک استراتژی شفاف و سازماندهی هماهنگ، گام بعدی، برنامهریزی دقیق برای اجرا است. این امر شامل طرحریزی برنامههای اقدام جامع و واقعبینانه است که اولویتهای استراتژیک را برای فعالیتها، مالکان و چارچوبهای زمانی خاص ترسیم میکند. مدیران سازمان میتوانند از ابزارهای تخصصی مانند نرمافزار مدیریت استراتژیک تسما، برای توسعه و مدیریت برنامههای اجرایی دقیق در سراسر سازمان استفاده کنند.
نظارت مستمر
برنامهریزی دقیق مهم است، اما همهچیز به ندرت دقیقاً همان طور که پیشبینی میشود، پیش میرود؛ زیرا شرایط بازار تغییر میکند، چالشهای جدید ظاهر میشوند و اختلالات اولویتها را تغییر میدهند؛ ازاینرو مدیران باید به طور مداوم پیشرفت استراتژیها را از طریق بررسی منظم دادهها، نمونهسازی سریع و تکرار نظارت کنند. این امر به آنها اجازه میدهد تا اثربخشی اجرا را بسنجند، مشکلات را زود تشخیص دهند و در صورت لزوم اصلاحات دوره را انجام دهند.
بررسیهای منظم و برنامهریزی مجدد
بهعنوان بخشی از فرایند اجرایی پایدار و پیوسته، مدیریت سازمان باید به طور دورهای عناصر ابتکارات استراتژیک را بررسی، منعکس و برنامهریزی مجدد کند. جلسات بررسی استراتژیک سازمان فرصتی برای ارزیابی این است که چه بخشهایی به خوبی کار میکنند و کدام قسمتها در مواجهه با تغییرات داخلی یا خارجی نیاز به بازنگری دارند.
اجرای موفق استراتژیها به غلبه بر موانع، دستیابی به رشد بلندمدت و کسب مزیت رقابتی سازمانها منجر میشود.
ویژگیهای شاخص مدیران استراتژیک موفق چیست؟
1. تفکر تحلیلی
مدیران استراتژیک موفق باید توانایی تفکر تحلیلی و انتقادی داشته باشند؛ یعنی دادهها را از منابع مختلف جمعآوری، پردازش و تفسیر کنند و از آنها برای شناسایی مشکلات، فرصتها و راهحلها استفاده نمایند. همچنین چارچوبها، مدلها و ابزارهایی را برای ساختار تجزیه و تحلیل و انتقال یافتههای خود اعمال کنند.
2. تفکر خلاق
یکی دیگر از ویژگیهای ضروری برای مدیران استراتژیک موفق، توانایی تفکر خلاقانه و نوآورانه است؛ یعنی توانایی ایجاد ایدههای جدید و بدیع داشته باشند و دیدگاههای مختلف را بررسی کنند. همچنین فرضیات را به چالش بکشند، وضعیت موجود را زیر سؤال ببرند و با رویکردهای جدید آزمایش کنند.
3. تفکر استراتژیک
سومین ویژگی کلیدی مدیران استراتژیک موفق، توانایی تفکر استراتژیک و کلنگر است؛ یعنی بتوانند اقدامات خود را با چشمانداز و اهدافشان هماهنگ کنند و پیامدهای بلندمدت انتخابهای خود را در نظر بگیرند. همچنین تغییرات محیط را پیشبینی کنند و با آن سازگار شوند و از قدرت و منابع خود استفاده نمایند.
4. مهارتهای ارتباطی
توانایی برقراری ارتباط مؤثر و متقاعدکننده، ویژگی دیگر مدیران استراتژیک موفق است؛ یعنی بتوانند ایدهها و بینشهای خود را به طور واضح و مختصر بیان کنند و پیام خود را متناسب با مخاطبان و زمینه خود تنظیم کنند.
مهمترین مهارتهای ارتباطی برای مدیران استراتژیک موفق عبارتاند از:
مهارت گوش دادن
شنیدن امری عادی و طبیعی است، اما گوش دادن مهارتی است که به توانایی دریافت و درک صحیح پیامهای دیگران در فرایند ارتباط اشاره دارد. کارکنان باید بدانند که نگرانیها و ایدههایشان شنیده میشود. این امر نهتنها به ایجاد روحیه کمک میکند، بلکه عملکرد سازمان را نیز بهتر میکند.
صداقت
مدیریت استراتژیک با صداقت آغاز میشود. صریح بودن درمورد موفقیتها، شکستها و استدلال برای انتخاب استراتژیها، باعث احترام گذاشتن به تیم میشود.
پیروی از شعار «صداقت بهترین سیاست است» موجب ایجاد اعتماد در سازمان میشود.
همدلی
همدل بودن یعنی مدیران استراتژیک موفق سعی کنند مشکلات تیم خود را با راه رفتن در کفش آنها و دیدن مسائل از دیدگاه آنها درک کنند. تمرین همدلی ارتباطات معناداری ایجاد میکند؛ زیرا مدیران درباره چالشها و نیازهای یک تیم یا بخش آگاهی پیدا میکنند.
فروتنی
مدیران استراتژیک موفق، متواضع و فروتن هستند، به اشتباهات خود اعتراف میکنند، در صورت لزوم عذرخواهی میکنند و همیشه اعتبار دارند؛ البته مدیران، فروتنی را نهتنها با افراد دیگر، بلکه باید با برنامهریزی و فرایندهای خود نیز تمرین کنند؛ یعنی آنها همهچیز را نمیدانند و برخی از بهترین استراتژیها هم نقص دارند. مدیران استراتژیک موفق با استقبال از یادگیری و کنار گذاشتن غرورشان، آماده هستند که به سازمان خود در سازگاری و بهبود کمک کنند.
5. مهارتهای رهبری
پنجمین ویژگی مهم مدیران استراتژیک موفق، توانایی رهبری و الهام بخشیدن به دیگران است؛ یعنی میتوانند چشمانداز روشن و قانعکنندهای را تعیین کنند و به تیم خود برای رسیدن به آن انگیزه و قدرت دهند. همچنین میتوانند وظایف و مسئولیتهایی را به کارکنان محول کنند و بازخورد دهند و پشتیبانی کنند.
6. مهارتهای یادگیری
توانایی یادگیری و رشد مداوم، ویژگی دیگر مدیران استراتژیک موفق است؛ یعنی میتوانند به دنبال بازخورد باشند و از آن استقبال کنند و نقاط قوت و ضعف خود را بازتاب دهند. همچنین میتوانند دانش و مهارتهای جدید را دنبال کنند. مهارتهای یادگیری به مدیران استراتژیک موفق کمک میکند تا شایستگی و اعتماد به نفس خود را بهبود بخشند و با تغییر نیازها و انتظارات سازگار شوند.
7. مثبتاندیشی
نگرش مثبت، حالت مسری است؛ به این صورت که اگر در سازمانی مدیران استراتژیک شاد و مثبتاندیش باشند، کارکنان نیز سختتر کار خواهند کرد و شادتر خواهند بود.
برخی از مدیران استراتژیک هنگامی که جلسات بازنگری استراتژی را برگزار میکنند، فقط بر مشکلات تمرکز دارند. آنها تمایل دارند از مسائل و مشکلات سازمان آگاه باشند، اما به همان اندازه باید برای شناسایی و تشخیص اموری که با استراتژی سازمان همسو هستند، وقت بگذارند و موفقیتها و دستاوردها را جشن بگیرند تا روحیه تیم حفظ شود.
8. همکاری
داشتن رویکرد مشارکتی برای مدیران استراتژیک موفق ضروری است؛ زیرا در سازمان شفافیت ایجاد میکند. یکی از راههای بهبود همکاری این است که مدیران پروژههای کوچک ایجاد کنند و دیگران را مسئول قرار دهند. به جای اینکه رهبر باشند، نقش مشارکتکننده در پروژه را ایفا کنند و به همکاران خود نشان دهند که به ایدههای آنها احترام میگذارند.
9. دیپلماسی
صداقت همیشه بهترین سیاست است، اما در مدیریت استراتژیک اغلب لازم است که مدیران درایت داشته باشند. دیپلماسی، یک مهارت آموختهشده است که به مدیران استراتژیک کمک میکند تا با استفاده از مذاکره و حساسیت، تعارض را به طور مؤثر مدیریت کنند. این امر به استفاده از رویکرد بیطرفانه و استراتژیک برای حل مشکل نیاز دارد.
رهبران استراتژیک موفق، چشماندازی برای آینده و نقشه راه برای برنامهریزی و اجرای آن دارند.
10 کسب و کار اول در دنیا که مدیریت استراتژیک موفق دارند
اپل (Apple)
چشمانداز استراتژیک اپل: استیو جابز، یکی از بنیانگذاران اپل، به دلیل رویکرد رؤیایی خود در توسعه محصول مشهور است. او میگوید: «نوآوری، بین رهبر و پیرو تمایز قائل میشود». مدیریت استراتژیک اپل عمیقاً در این فلسفه ریشه دارد و بر ایجاد محصولاتی تمرکز دارد که نهتنها از نظر فناوری پیشرفته هستند، بلکه به زیبایی طراحی شده و کاربرپسند نیز هستند.
تویوتا (Toyota)
چشمانداز استراتژیک تویوتا: چشمانداز تویوتا حول محور «ارائه محصولات بهتر و خدمات بهتر» میچرخد. مدیریت استراتژیک آن مبتنی بر فلسفه «بهبود مستمر» است.
ایر بیانبی (Airbnb)
چشمانداز استراتژیک Airbnb: «ایجاد جهانی است که در آن هرکسی میتواند به هر جایی تعلق داشته باشد». این صنعت با استفاده از فناوری برای ارتباط مسافران با میزبانانی که اقامتگاههای منحصربهفردی ارائه میکنند، صنعت مهماننوازی سنتی را مختل کرد.
آمازون (Amazon)
چشمانداز استراتژیک آمازون: «مشتری محورترین شرکت زمین است؛ جایی که مشتریان میتوانند هر چیزی را که میخواهند به صورت آنلاین بخرند، پیدا کنند». مدیریت استراتژیک شرکت آمازون حول محور استفاده از فناوری برای افزایش تجربه مشتری میچرخد.
کوکاکولا (Coca-Cola)
چشمانداز استراتژیک کوکاکولا: «تجدید کردن جهان در ذهن، بدن و روح است». مدیریت استراتژیک شرکت کوکاکولا حول محور ایجاد ارتباط عاطفی با مصرفکنندگان از طریق برندهایش میچرخد.
نتفلیکس (Netflix)
چشمانداز استراتژیک نتفلیکس: «به بهترین سرویس توزیع سرگرمی جهانی تبدیل شود و به محتوای سرگرمی در سراسر جهان مجوز دهد». مدیریت استراتژیک نتفلیکس بر ارائه محتوای با کیفیت بالا برای مشترکین متمرکز است.
گوگل (Google)
چشمانداز استراتژیک گوگل: «دسترسی به اطلاعات جهان را با یک کلیک فراهم کند». مدیریت استراتژیک گوگل حول سازماندهی اطلاعات، در دسترس قرار دادن و مفید کردن آن به صورت جهانی، میچرخد.
متاپلتفرمز (فیسبوک) (Meta Platforms)
متا پلتفرمز (متا) با نام سابق فیسبوک، با رهبری مارک زاکربرگ، شبکههای اجتماعی و ارتباطات دیجیتال را متحول کرد. چشمانداز استراتژیک متا: «به مردم قدرت ایجاد جامعه (کامیونیتی) و نزدیک کردن جهان به یکدیگر را بدهد». مدیریت استراتژیک متا بر ارتباط بین مردم در سطح جهانی متمرکز است.
نایک (Nike)
چشمانداز استراتژیک نایک: «برای هر ورزشکار در جهان، الهام بخشیدن و نوآوری را به ارمغان بیاورد». مدیریت استراتژیک نایک، حول محور نوآوری، تأیید ورزشکاران و هویت برند میچرخد.
تسلا (Tesla)
چشمانداز استراتژیک تسلا: «جذابترین شرکت خودروسازی قرن 21 را با هدایت جهان به سوی استفاده از خوروهای برقی ایجاد کند». مدیریت استراتژیک تسلا بر محور پایداری، نوآوری و اختلال استوار است.
نتیجهگیری
مدیریت استراتژیک چارچوبی برای همسویی منابع سازمان با اهداف و مقاصد آن فراهم میکند. این امر به شناسایی نقاط قوت و ضعف سازمان و توسعه استراتژیهایی برای غلبه بر نقاط ضعف و استفاده از نقاط قوت کمک میکند. پنج مؤلفه ضروری برای دستیابی به مدیریت استراتژیک موفق عبارت است از: چشمانداز و مأموریت روشن و مشخص؛ تجزیه و تحلیل کامل محیط؛ ارزیابی منابع داخلی؛ تدوین و اجرای استراتژی؛ نظارت مستمر و سازگاری. برای توسعه و مدیریت برنامههای اجرایی دقیق در سراسر سازمان، مدیران میتوانند از ابزارهای تخصصی مانند نرمافزار مدیریت استراتژیک تسما استفاده کنند.
منابع
- Alharbi, I. B. (2024). Strategic management: A comprehensive review paper. International Journal of Professional Business Review, 9(3), e04373.
- Bogwasi, T. (2025). Examples of strategic management: Learn from industry leaders. Retrieved from www.brimco.io
- Clear Point Strategy. (2025). Strategic leadership: The 10 characteristics of a good leader. Retrieved from www.clearpointstrategy.com
- Itohan, I., John-Igbiele, Sh., & Sherifat Olayinka, F. (2024). Strategic management practices as fundamental to the achievement of organizational performances. African Journal of Social Sciences and Humanities Research, 7(1), 106-116.
- Lancuba, R. (2023). Five components of a successful strategic management. Retrieved from www.Linkedin.com
- Linkedin. (2024). 6 qualities of successful business strategy leaders. Retrieved from www.Linkedin.com
- The Strategy Institute. (2024). 6 steps to achieving a successful business strategy execution. Retrieved from www.thestrategyinstiute.org.