شرکتها از فرآیند تدوین استراتژی پیروی میکنند تا بتوانند یک طرح کسب و کار تهیه کنند که به آنها کمک کند تا چشمانداز بلندمدت خود را تحقق بخشند. یک استراتژی موفق میتواند سازمان شما را در مسیر درست برای سالهای آینده قرار دهد، اما ایجاد یک استراتژی اغلب سادهتر از انجام آن است. بر اساس یک نظرسنجی اخیر که توسط Bridges Business Consultancy انجام شد نتایج نشان داد که فقط 68 درصد از متخصصان معتقدند سازمان آنها در توسعه استراتژی خوب است در حالی که در سال 2012، 80 درصد کاهش یافته است.
در ادامه به بررسی نکاتی که میتواند به شما در تدوین استراتژی موفق برای سازمانتان کمک کند، نگاهی میاندازیم.
مطالعه بیشتر: راهنمای جامع برنامه ریزی استراتژیک
تدوین استراتژی چیست؟
تدوین استراتژی فرآیندی است که یک مسیر قابل اندازه گیری و مشخص از اقدام را برای دستیابی به اهداف استراتژیک معین یا غلبه بر چالشهای خاص ترسیم میکند. یک استراتژی موفق میتواند به سازمان شما اجازه دهد تا یک چشم انداز روشن را به اشتراک بگذارید. با بررسی توجیه اهداف، یک برنامه موثر میتواند به سازمان شما کمک کند تا تعصبات را پیدا و عملکرد را با استفاده از شاخصهای عملکرد کلیدی قابل اندازه گیری (KPI) پیگیری کنید. توسعه یک استراتژی منسجم برای هر سازمانی ضروری است، زیرا تخصیص همسو، منابع را در تلاشی واحد به سوی یک هدف مشترک امکان پذیر میکند. باید در نظر داشت که بدون آن، تلاشهای یک شرکت، منابع را پراکنده میکند و فرصتها را از دست میدهد.
مطالعه بیشتر: آشنایی با شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI)
تدوین استراتژی: 5 مرحله
تدوین استراتژی فرآیند برنامه ریزی پیچیدهای نیست، اما باید شامل پنج مرحله سطح بالا باشد تا موفقیت را تضمین کند:
- درک سطح استراتژی شما
- انجام تحقیقات داخلی و خارجی
- ساخت طرح معکوس
- مرور پیشرفت به طور منظم
- قدم اول را بردارید: اجرا کنید
مطالعه بیشتر: شاخصهای مدیریت استراتژیک
1- سطح استراتژی خود را درک کنید
اولین مرحله برای تدوین استراتژی این است که سطح استراتژی خود را درک کنید. بسته به اندازه سازمان خود، ممکن است لازم باشد برای هر سطح مدیریت، برنامههای مختلفی را تدوین کنید. به این ترتیب، میتوانید تصمیمات استراتژیک را مطابق با زمینه مربوطه بگیرید.
در اینجا سه سطح استراتژی وجود دارد:
- سطح شرکتی
- سطح تجاری
- سطح عملکردی
2- انجام تحقیقات داخلی و خارجی
تحقیق مرحله دوم در تدوین استراتژی است.
- تحقیقات بیرونی
برای دستیابی به بهترین موقعیت رقابتی، باید بازار هدف، رقابت و محیط کسب و کار خود را تجزیه و تحلیل و بینشهای مهم مشتری را جمع آوری کنید. با حمایت از چنین تحقیقاتی، میتوانید تصویر روشنی از شرایط بازار به دست آورید، چالشهای اصلی مشتریانتان را که میخواهند حل شوند شناسایی کنید و اهداف استراتژیک مرتبط را توسعه دهید.
- تحقیق داخلی
تلاشهای داخلی و قویترین محرکهای مثبت فرهنگ خود را تعیین کنید. ساختار سازمانی، بیانیه ماموریت شرکت خود و سیستم تشویقی را دوباره بررسی کنید. هنگامی که استراتژی خود را به خوبی درک کردید، ساختار و مشوقها را با برنامه خود هماهنگ کرده تا اجرا را تسهیل کنید.
3- ساخت طرح معکوس
هر استراتژیست تلاش میکند تا اهداف سازمانی جسورانه و جاه طلبانه را انتخاب کند. با این حال، اهداف بلندپروازانه مستلزم اقدام تهاجمی است. اگر برنامه استراتژیک شما حاکی از اقدام محافظه کارانه یا خدای ناکرده اافزایش معجزه آسای 30 درصدی در تولید یا بهره وری کارکنان باشد، هرگز به این اهداف نخواهید رسید.
چگونه آن حرکات تهاجمی را تعیین میکنید؟ یا چقدر باید جسورانه باشند؟
اهداف بلند مدت را تا مدت زمانی که بلندمدت هستند تعیین کنید و سپس شروع به ساخت استراتژی جدید خود به صورت وارونه کنید. افقهای فکری استراتژیک خود را به افزایشهای زمانی کوچکتر تقسیم کنید و دریابید که شاخصهای کلیدی عملکرد و معیارهای شما در هر بازه زمانی چگونه باید باشد. نقاط عطف را تنظیم کنید. برنامه خود را از ابتدا بر اساس واقعیت تنظیم کنید، بنابراین اقدامات و تصمیمات شما از اهداف سازمانی جسورانه پشتیبانی خواهد کرد.
4- مرور پیشرفت استراتژی به طور منظم
چهارمین مرحله تدوین استراتژی، مرور منظم پیشرفت است. به جز برنامه ریزی و اجرا چه چیز دیگری وجود دارد؟ استراتژی به طور مداوم در حال تغییر است و ارزیابی عملکرد بخش بزرگی از آن است. این یک دردسر رنج آور برای شرکتهای بزرگ است، زیرا ابزارهای بسیار کمی با تمام چالشهایی که با یک استراتژی پیچیده همراه هستند، پاسخ میدهند.
ابزارهای هوش تجاری برای موثر بودن نیاز به تخصص و زمان زیادی دارند. در همین حال، بهروزرسانی و توزیع مجدد صفحات و اسلایدها به موقع دشوار است. در نتیجه، مدیران در نهایت زمان بیشتری را صرف پیگیری و بهروزرسانی اسناد میکنند تا انجام کار واقعی و اجرای استراتژی.
مطالعه بیشتر: بررسی مهمترین شاخصهای استراتژیک
5- قدم اول را بردارید: اجرا کنید
برنامه ریزی بلندمدت بدون اقدام کوتاه مدت باعث شکست میشود. اکثر استراتژیها هرگز پورت را ترک نمیکنند و موتور خود را روشن نمیکنند. زیرا هیچ برنامهای برای چگونگی انجام آن وجود نداشت. بنابراین روی اقدام اولیه تمرکز کنید و سپس موتورهای خود را روشن کنید. اجازه ندهید که بحثهای استراتژی قبل از رسیدن به مراحل اجرا و مهمتر از همه، مرحله اول از بین برود.
چرا قدم اول مهم است؟ زیرا باعث ایجاد کشش میشود. شتاب ایجاد میکند و قاطعیت را نشان میدهد. بنابراین، برای شروع سریع اجرای استراتژی، روی انجام کارها و حرکت به جلو تمرکز کنید.
تفاوت بین تدوین و اجرای استراتژی
در تئوری، تدوین استراتژی توسعه برنامه استراتژیک شما است، در حالی که اجرای استراتژی فرآیند به حرکت درآوردن برنامه است. بنابراین، به جای اینکه افراد بر سازماندهی فعالیتهای خود، حول استراتژی شرکت تمرکز کنند، یک بار در هفته یا حتی کمتر به آن توجه میکنند. افراد استراتژی را اجرا نمیکنند. چرا که در برنامه آنها قرار نمیگیرد.
چرا اجرای استراتژی چالش برانگیزتر از تدوین استراتژی است؟
اجرای استراتژی زمانی دشوار میشود که تدوین استراتژی را در نظر نگیرد. زمانی که برنامه عملیاتی واقعیت سازمان را شناسایی و در نظر نگیرد، اجرای آن غیرممکن است. زمانی که تنها مدیران ارشد در توسعه استراتژی مشارکت داشته باشند، هیچ کس دیگری احساس نخواهد کرد که روی آن سرمایه گذاری کرده است و بنابراین اهمیتی به اجرای آن نخواهد داد. وقتی به 3 افسانه استراتژی اعتقاد دارید، اجرای استراتژی سختتر از تدوین است:
- استراتژی یک تمرین مفهومی است که خارج از فعالیتهای روزانه سازمان زندگی میکند.
- رهبری سطح بالا صاحب استراتژی سطح شرکت است و کارکنان نباید نگران آن باشند.
- استراتژی در مورد برنامه ریزی است. اجرا خود به خود رسیدگی خواهد شد.