نحوه کنترل کارمندان یک استراتژی مدیریتی برای توسعه کارکنان از طریق ارتقای استقلال است. ایجاد فرهنگ ابتکار تحت رهبری کارکنان به کارکنان اجازه میدهد تا از مهارتهای خود برای حل مشکلات، نوآوری و کمک به شرکت در دستیابی به اهداف خود استفاده کنند. رشد تصاعدی زمانی اتفاق میافتد که چندین متخصص با هم در جهت اهداف کلیدی تجارت باهم کار کنند و اگر در سمت مدیریت یا رهبری کار میکنید، یادگیری نحوه توانمندسازی تیمتان میتواند به موفقیت آنها کمک کند. در این مقاله، ما در مورد نحوه کنترل کارمندان و راه های تشویق آن در یک سازمان را مورد بحث قرار میدهیم.
برای مطالعه بیشتر: مدیریت عملکرد کارکنان چیست؟
کنترل کارکنان چیست؟
ایجاد فرهنگ کنترل کارمندان در یک سازمان فرآیندی است که به کارکنان اجازه میدهد تا در محدوده مسئولیت خود تصمیم گیری کنند و کارمندان را قادر میسازد تا چشم انداز یک کسب و کار را درک و جایگاه منحصر به فرد خود را در آن چشم انداز بیابند. این شکل از مدیریت، تمرکز را از مدیریت خرد توسط یک رهبر تیم به اعضای تیم فردی که آزادند بهترین راهها را برای تکمیل کار خود بیابند، تغییر میدهد.
آیا کنترل کارکنان در وهله اول ضروری است؟
این روزها روشهای Agile، Scrum و دیگر روشهای سازمان دهی کاری مد شدهاند و در حال دور شدن از سلسله مراتب مدیریت سنتی به نفع سیستم های افقی گرایی هستیم. این استراتژیها عالی هستند، اما یکی از رایجترین اشتباهات مدیریتی امروزی به محبوبیت آنها مرتبط است.
صرف نظر از اینکه رویکرد شما چقدر انعطاف پذیر است، نحوه کنترل کارمندان یک امر ضروری است. اگر رویکردهای سنتی برای شما مناسب نیست، نظارت به ابزار اصلی مدیریت شما تبدیل خواهد شد.
برای مطالعه بیشتر: راههای موثر بر توانمند سازی کارکنان
بدون کنترل کارمندان چه اتفاقی میافتد؟
اگر بخواهیم صادقانه بگویم، از چنین موقعیتی هیچ چیز خوبی حاصل نمیشود. در زیر برخی از نتایج احتمالی بدون کنترل کارمندان ذکر شده است:
1. کارمندان دست از کار خواهند کشید
یکی از مواردی که در صورت عدم کنترل کارمندان به وجود میآید این است که کارمندان دست از کار میکشند. واضحترین و رایجترین نتیجه را میتوان در یک اصطلاح خلاصه کرد: وقتی گربه دور باشد، موشها بازی میکنند. ایده “ذخیره کالری” در همه ما ریشه دوانده است. به عبارتی دیگر اگر بتوان کاری را نادیده گرفت، واقعاً وسوسه میشویم که آن را به تعویق بیندازیم و به محض اینکه مدیران پیگیری وضعیت را متوقف کنند، همه چیز در شرکت شروع به از هم پاشیدگی میکند. در نتیجه باعث میشود افراد کارها را به تعویق بیندازند و انگیزه خود را از دست بدهند.
مطمئناً، همیشه در شرکت کارمندان با انگیزه بالایی وجود دارند که بدون هیچ گونه کنترل خارجی کاملاً خوب کار میکنند. مشکل این است که آنها کل کارکنان شما نیستند. در اینجا، یک قانون ساده اعمال میشود: به محض اینکه کنترل کارمندان نادیده گرفته شود، بهره وری شروع به کاهش میکند.
2. افرادی که تمام تلاش خود را نمیکنند مورد توجه شما قرار نخواهند گرفت
قابل توجهترین مسئله اهمال کاری است، هرچند که این مورد تنها مورد از نظارت ناکافی کارکنان نیست اما دومین چالشی که بدون شک با آن روبرو خواهید شد درک ضعیف تواناییهای زیردستانتان است.
برای مطالعه بیشتر: آشنایی با سنجههای موثر در رضایت شغلی کارکنان
در ادامه نگاهی به موقعیتهای معمولی میاندازیم:
- شما فردی را استخدام کردید که در یک مصاحبه عملکرد خوبی داشته است. اما هنگامی که آنها مسئولیتهای واقعی را بر عهده گرفتند، معلوم شد که به دلیل فقدان مهارتهای لازم، به وظیفه خود عمل نکرده اند.
- شما یک زیردستان را ارتقا دادید (یا پروژهای پیچیدهتر از حد معمول به آنها دادید)، و آنها مسئولیتهای جدید خود را به خوبی انجام نمیدهند.
- یک کارمند همیشه خوب کار کرده است، اما اتفاقی در زندگی آن افتاده و کیفیت کارشان در کنار بهره وری پایین آمده است.
همه این مشکلات، خواه یک پروژه خراب، یک محصول معیوب یا چیز دیگری باشد، تنها در صورتی آشکار میشوند که مستقیماً بر کنترل کارمندان نظارت نکنید.
3. مدیران ناکارآمد مورد توجه قرار نخواهند گرفت.
سلسله مراتب اختیارات به شرح زیر است: مدیر عامل – روسای بخش – زیردستان. در این زنجیره، مدیران ارشد اغلب تنها بر اساس آنچه مدیران میانی در گزارشها، یادداشت های اداری و غیره به آنها آشکار میکنند، از کارمندان معمولی اطلاعات دارند.
مشکل در این مورد از عدم کنترل کارمندان آشکار است. رئیس بخش ممکن است:
- عمداً چیزی را پنهان کنند تا عملکرد بخش آنها روی کاغذ خوب به نظر برسد و پاداش شخصی دریافت کنند.
- کارمندانی که برای کسب و کار سودمند هستند ممکن است بدون دلیل موجه اخراج یا مجبور به استعفا شوند.
- به دلیل سهل انگاری صرف یا فقدان مهارتهای رهبری ممکن است چیزی را نادیده بگیرند.
امکان به دست آوردن اطلاعات در مورد کلیه کارکنان نه از طریق یک میانجی بلکه با کمک یک سیستم کارآمد برای کنترل کارمندان از مشکلات فوق جلوگیری میکند.
کنترل کارمندان دقیقاً چگونه این مشکلات را حل میکند؟
کنترل کارمندان به صورت صحیح شامل موارد زیر است:
- اطلاع: یک نحوه کنترل کارمندان به صورت صحیح آگاهی از آن هاست. شما به طور کامل در مورد هر یک از کارمندان خود مطلع خواهید شد. چقدر خوب عمل میکنند؟ آیا آنها برای ارتقاء یا سمت نظارت مناسب هستند؟ آیا آنها عمداً در شرکت خرابکاری میکنند یا به طور کلی فقط سهل انگاری و تاخیر دارند؟
- انگیزه: کنترل کارمندان تضمین میکند که موفقیتهای کارمندان شما بیتوجه نمیماند. با برجسته کردن دستاوردهای کارکنان خود، وفاداری آنها را به سازمان و میل آنها را برای انجام بهترین عملکرد تقویت میکنید.
- انضباط: صرف آگاهی از اینکه مدیر با معاملات داخل شرکت در ارتباط است، انگیزهای قدرتمند برای زیردستان است. کارکنان باید بدانند که کیفیت کار آنها مستقیماً بر نتایجی که دریافت خواهند کرد تأثیر میگذارد، خواه پاداش مالی باشد یا نوعی پیامدهای منفی.
با این حال، درک این نکته مهم است که فقط نظارت سازمان یافته، به درستی همه این مزایا را فراهم میکند.
برای مطالعه بیشتر: بهبود عملکرد کارکنان