انعطاف پذیری استراتژیک در یک سازمان به توانایی های آن سازمان برای انطباق با محیط کسب و کار اشاره دارد. هنگامی که محیط سازمان ها تغییر کند، عدم قطعیت ها و خطرات افزایش مییابد. از این رو، شرکتهای انعطاف پذیر به دنبال غلبه بر آن و تطبیق با استراتژی خود هستند. به طور کلی هدف شرکتها این است که رقابت استراتژیک آنها مرتبط باشد و مزیت رقابتی حفظ شود. توانایی انطباق با محیطهای تجاری در حال تغییر، آسان نیست. سختی این امر اغلب به این دلیل رخ میدهد که شرکتها فقط بر موفقیتهای گذشته تمرکز دارند و همچنان استراتژی قدیمی را صرف نظر از اینکه آیا هنوز به شرایط فعلی مربوط است یا خیر حفظ میکنند. در نتیجه، این شرکتها دیر تغییر و انعطاف ناپذیر هستند.
به همین علت هدف از ارائه این مقاله بحث درباره معنا، اهمیت و نحوه دستیابی انعطاف پذیری استراتژیک است. چرا که موضوع انعطاف پذیری جایگاه مهمی در سازمانها دارد.
مطالعه بیشتر: بررسی مهمترین شاخصهای استراتژیک
مقدمه
انعطافپذیری استراتژیک یا Strategic flexibility میزان توانایی سازمان در شناسایی تغییرات مهم و آنی محیطی و سرعت تطبیق آن با تغییرات میباشد. در این تعریف منظور از تغییرات، آن دسته از وقایع محیط سازمان هستند که بر روی عملکرد سازمان تأثیر قابل توجهی دارند. اگر هر سازمانی بتواند منابع و برنامههای جایگزین بیشتری برای خود داشته باشد نسبت به محیط، انعطاف بیشتری خواهد داشت. مقدار انعطاف پذیری سازمان به عنوان یک اولویت رقابتی در کنار هزینه، کیفیت و نوآوری تفسیر میشود. همچنین انعطاف پذیری را میتوان فاکتور نهایی ایجاد قابلیتهای رقابتی سازمان دانست. برای بسیاری از سازمانها، عدم قطعیت محیط، تهدیدی جدی است. برخی از سازمانها به دلیل انعطافپذیری بالا؛ میتوانند این تهدید را به فرصت تبدیل نموده و از آن استفاده نمایند.
انعطاف پذیری استراتژیک به چه معناست؟
انعطافپذیری استراتژیک توانایی سازمان برای پاسخگویی و تخصیص منابع در جهت پاسخ به تغییرات عمدهای است که در محیط بیرونی اتفاق میافتد. نکته مهمی که وجود دارد این است که سازمان باید بتواند نشانگرهای تغییر را شناسایی کند تا زمانی که تغییر محیط خارجی معکوس شد، موفق به برگشت حالت قبلی خود شود. انعطاف پذیری، مدیران را ملزم میکند تا تعادل مناسبی بین تخصیص منابع لازم برای انجام یک تصمیم و اجتناب از سرمایهگذاری در پروژههای بد پیدا کنند. در برخی از کشورها مانند چین، محیطهای سازمانی به طور چشمگیری در حال تغییر است و همین نوسانات موجب به چالش کشیده شدن مدیران شود.
مطاله بیشتر: منظور از مدیریت عملکرد سازمانی چیست ؟
چرا انعطاف پذیری استراتژیک ضروری است؟
انعطاف پذیری استراتژیک میتواند به عنوان یک مزیت رقابتی برای شرکتها باشد. چرا که به رقبا اجازه میدهد تا زمانی که محیط تغییر میکند از چارچوب شرکت فراتر نروند. به این ترتیب، شرکت رقابتی باقی خواهد ماند. شرایط محیطی بیرون، خارج از کنترل شرکت است. بنابراین، شرکتها نمیتوانند آن را تغییر داده و تغییرات را به دلخواه خود هدایت کنند. شرکتها فقط میتوانند سازگار شوند. مثلاً در گذشته، تمایز به عنوان یک مزیت رقابتی سازمان مطرح بود. از جمله این تمایزها میتوان به برندسازی و خدمات عالی به مشتریان اشاره کرد. لازم به ذکر است وقتی سلیقهها و ترجیحات تغییر میکند، استراتژی ممکن است دیگر مرتبط نباشد. پس اگر یک شرکت استراتژی تمایز را اعمال کند، ممکن است نیازهای مصرف کنندگان را برآورده نکند. به همین ترتیب، با یک استراتژی رهبری هزینه، زمانی که مصرف کنندگان محصولات منحصر به فرد میخواهند، ارزش ایجاد نمیکند.
عوامل تغییر در محیط کسب و کار
تغییر در سلایق و ترجیحات یکی از جنبههای تغییر در محیط کسب و کار است که در نتیجه موجب انعطاف پذیری استراتژیک میشود. به طور کلی عوامل موثر بر تغییرات محیط کسب و کار عبارتند از:
- اقتصادهایی مانند رشد اقتصادی، نرخ بهره، تورم و نرخ ارز
- جمعیت شناسی اجتماعی، به عنوان مثال، رشد جمعیت، توزیع سن، و آگاهی از سلامت فناوری، به عنوان مثال، اینترنت
- محیط زیست، برای مثال، بلایای طبیعی و تغییرات آب و هوایی
- تغییرات قانونی مانند مقررات مالیاتی، محدودیتهای تجاری و کنترل سرمایه
- محیط رقابتی مانند رقابت بین شرکتهای موجود و تهدید شرکتهای جدید، قدرت چانه زنی تامین کنندگان، قدرت چانه زنی خریداران و خطر جایگزینی
تغییر در این عوامل میتواند بر رقابت استراتژیک شرکت تأثیر بگذارد. بنابراین، شرکتها باید انعطاف پذیری را به عنوان بخشی از استراتژی رقابتی شرکت ایجاد کنند.
مطالعه بیشتر: مدیریت عملکرد کارکنان
چگونه شرکت میتواند انعطاف پذیر باشد؟
برای انعطاف پذیری استراتژیک، شرکتها باید ظرفیتهای یادگیری را توسعه دهند. چرا یادگیری؟ یادگیری، به شرکتها مجموعهای رایج و جدید از مهارتها میآموزد و به آنها اجازه میدهد تا با محیطهای تجاری در حال تغییر؛ سازگار شوند. ظرفیت یادگیری سازمانی به نیروی انسانی شرکت بستگی دارد. وجود یک تیم مدیریتی شایسته و مشتاق به عنوان یکی از ملزومات است. به این دلیل که شناسایی تغییرات و تخصیص منابع مناسب برای رسیدگی به آنها را ممکن میسازد. همچنین، شرکتها باید میزان تأثیر تغییرات در شرکت را ترسیم کنند. به عنوان مثال کدام ناحیه تحت تأثیر قرار میگیرد؟ تأثیر آن بر شرکت چقدر قابل توجه است؟ به این ترتیب، شرکت بیش از حد پاسخ نداده و منابع را فقط برای مشکلات جزئی صرف میکند.
بنابراین، کلید انعطاف پذیری استراتژیک موفق به توانایی شرکت در اجرای موارد زیر بستگی دارد:
- اسکن محیط و شناسایی تغییرات محیط خارجی. چرا که آنها ممکن است فرصت یا تهدید باشند.
- تعیین میزان تأثیر این تغییرات بر شرکت.
- رتبه بندی منابع مورد نیاز برای انطباق.
- ایجاد تغییرات استراتژیک قابل توجه. برای انجام این کار، به رهبری قوی و انعطاف پذیری عملیاتی نیاز است.
سخن پایانی
همان طور که دیدیم انعطافپذیری استراتژیک به صورت میزان تطبیق و تغییر اهداف با حمایت دانش و منابع ارزشمند تعریف شده است. به نحوی که بتوان به سرعت در مقابل تغییرات واکنش نشان داد. منابع در این دیدگاه نقش شگرفی دارند. به این علت که سازمان بوسیله آنها آسیب کمتری میبیند. این انعطاف پذیری برای هر سازمانی از اهمیت زیادی برخوردار است. این موضوع بخصوص برای سازمانهایی که در محیطهای پویا فعالیت دارند از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. اما به طور کلی استراتژیهای سازمان باید در عین انعطاف پذیری، مشخص و هدایت کننده سازمان باشد. این دو مساله را در کنار هم در اثربخشی استراتژیهای سازمان باید موثر دانست.