انواع برنامه ریزی در سازمان همانند ترسیم مسیر شرکت شما بر روی نقشه است. شما باید بدانید که برای رقابتی ماندن به چه سمتی بروید. یک برنامه سازمانی ممکن است به یک شرکت در ایجاد و دستیابی به اهداف اساسی در یک دوره زمانی معین برای گسترش عملیات خود کمک کند. پنج مرحله برنامههای سازمانی معمولاً شامل توسعه پرسنل، برنامه ریزی مالی، برنامه ریزی محصول و خدمات و اهداف رشد است. یادگیری انواع برنامه ریزی سازمانی میتواند شما را به افزایش بهره وری و کارایی در محل کار سوق دهد. در این مقاله انواع برنامه ریزی در سازمان را تعریف میکنیم، مراحل یک برنامه سازمانی را مورد بحث قرار داده ایم، انواع اهداف برنامه ریزی سازمانی و نحوه ایجاد یک برنامه سازمانی را بررسی کرده ایم.
مطالعه بیشتر: آشنایی با نرم افزار داشبورد مدیریتی و امکانات آن
انواع برنامه ریزی سازمانی چیست؟
انواع برنامه ریزی در سازمان، انواع استراتژیهایی برای برنامه ریزی اهداف آتی یک سازمان هستند. آنها وجود دارند تا اطمینان حاصل شود که همه اعضای تیم درک میکنند که مدیریت از آنها چه انتظاری دارد. وجود یک برنامه سازمانی، پیشرفت شرکت را به سمت موفقیت و سودآوری تسهیل میکند. همان طور که در بالا اشاره شد یک استراتژی سازمانی ممکن است کارکنان، امور مالی یا کالاهای یک شرکت و رشد کلی آن را بهبود بخشد. انواع برنامه ریزی در سازمان برای تعیین انگیزه یک شرکت، تعیین اهداف، تحقق پتانسیل کامل آن و ایجاد وظایف با جزئیات فزاینده جهت دستیابی به این اهداف بسیار مهم هستند.
مراحل یک برنامه سازمانی
هر مرحله از برنامه ریزی زیر مجموعهای از مراحل قبلی است. یک برنامه سازمانی خوب شامل چهار مرحله استراتژیک، تاکتیکی، عملیاتی و اضطراری است. در ادامه توضیحی در مورد هر یک آمده است:
1-فاز استراتژیک
اولین مرحله در انواع برنامه ریزی در سازمان، فاز استراتژیک است. برنامه ریزی استراتژیک فرآیندی است که از طریق آن رهبران یک سازمان چشم انداز آینده را ایجاد و اهداف و مقاصد آن را تعیین میکنند. اهداف شرکت را برای یک دوره زمانی مشخص، خواه یک سال یا ده سال مشخص کند، و اطمینان حاصل میکند که این اهداف با ماموریت، چشم انداز و ارزشهای اصلی آن همخوانی دارند. کسب و کارهای کوچکتر هنگام تعیین هدف، چشم انداز و ارزشهای خود، ممکن است تصمیم بگیرند که همه افراد را در برنامه ریزی استراتژیک بگنجانند.
2-فاز تاکتیکی
دومین مرحله از انواع برنامه ریزی در سازمان، فاز تاکتیکی است. استراتژی تاکتیکی مشخص میکند که چگونه یک سازمان میتواند برنامه استراتژیک خود را اجرا کند. یک برنامه تاکتیکی مشتمل بر اهداف کوتاه مدت متعددی است که شرکت به طور منظم در طی یک سال انجام میدهد و برای پشتیبانی از برنامه استراتژیک استفاده میشود. مدیران میانی اغلب مسئول ایجاد و نظارت بر استراتژیهای تاکتیکی مانند برنامه ریزی و اجرای کمپینهای بازاریابی هستند.
3-فاز عملیاتی
سومین مرحله از انواع برنامه ریزی در سازمان، فاز عملیاتی است. برنامههای عملیاتی آنچه را که به طور مداوم و روزانه برای اجرای برنامههای تاکتیکی اتفاق میافتد، ترسیم میکند. برنامههای عملیاتی ممکن است شامل برنامههای کاری، خط مشیها و قوانینی باشد که استانداردهای کارکنان را تعیین میکند. همچنین میتواند شامل وظایف خاصی باشد که به اهداف طرح تاکتیکی مربوط میشود، مانند سیستمی برای نظارت و مدیریت غیبت کارکنان.
مطالعه بیشتر: چگونه یک برنامه عملیاتی تهیه کنیم؟
4-فاز اضطراری
در این فاز انواع برنامه ریزی در سازمان در صورت بروز یک بحران یا یک حادثه غیر قابل پیش بینی انجام میشود. برنامه ریزی برای حوادث احتمالی طیف گستردهای از موقعیتهای آینده نگر و اقدامات ضروری برای نگرانیها را شامل میشود، از برنامه ریزی پرسنل گرفته تا افزایش آمادگی برای حوادث خارجی که میتواند به شرکت آسیب برساند. شرکتها ممکن است برای موقعیتهایی مانند واکنش به یک فاجعه طبیعی، خرابی نرم افزار یا بازنشستگی ناگهانی یک رهبر C-suite، برنامههای اضطراری داشته باشند.
انواع اهداف برنامه ریزی سازمانی
در انواع برنامه ریزی در سازمان چهار نوع هدف وجود دارد که میتوان هر کدام را در یک برنامه سازمانی خاص قرار داد:
1-برنامه ریزی برای رشد نیروی کار
برنامه ریزی برای توسعه نیروی کار نوعی هدف است که بر پرسنل شرکت متمرکز است. این هدف ممکن است شامل بهبود تنوع، فراهم کردن فرصتهای آموزشی اضافی برای کارکنان و ترویج تبلیغات داخلی باشد. سرمایه گذاری در گسترش پتانسیل نیروی کار ممکن است بهره وری و درآمد را افزایش دهد.
2-برنامه ریزی مالی
برنامه ریزی مالی فرآیندی است که مشخص میکند چگونه وجوه یک شرکت ممکن است مفید باشد. به عنوان بخشی از استراتژی یک سازمان، این امر ممکن است شامل انتخاب سرمایه گذاری های جدید، توزیع مجدد داراییها یا مشورت با یک متخصص برای انتخاب نحوه خرج کردن درآمد باشد. اکثر شرکتها میخواهند سلامت مالی خود را حفظ کنند و درآمد خود را به حداکثر برسانند و در عین حال تجارت خود را گسترش دهند. این امر میتواند نقش بسزایی در آن داشته باشد.
3-برنامه ریزی محصولات و خدمات
برنامه ریزی محصولات و خدمات تمام جنبههای پیشنهادات واقعی یک شرکت را در بر میگیرد. به عنوان مثال، اگر شرکتی بخواهد اقلام جدیدی را معرفی کند یا رویکرد فعلی خود را به بازار تغییر دهد، ممکن است از آن استفاده کند. راههای مختلفی وجود دارد که در آن یک کسب و کار ممکن است اهداف و امکاناتی را برای محصولاتی که میفروشد توسعه دهد و این اهداف میتوانند همه حوزه های دیگر کسب و کار را ارتقا دهند.
4-برنامه ریزی توسعه
برنامه ریزی توسعه شکلی از اهداف مرتبط با رشد سازمانی است. این امر ممکن است شامل ایجاد یک سایت جدید، گسترش تجارت یا مذاکره برای ادغام باشد. برنامه ریزی توسعه ممکن است دشوار باشد، اما همچنین بسیار سودآور است، زیرا توانایی افزایش درآمد را داشته و کارکنان بیشتری را قادر میسازد کالاها یا خدمات بیشتری تولید کنند.
مطالعه بیشتر:توسعه استراتژی چگونه در کسب و کار مورد استفاده قرار میگیرد؟
نحوه ایجاد یک برنامه سازمانی
در اینجا لیستی از مراحلی است که میتوانید برای ایجاد انواع برنامه ریزی در سازمان بردارید:
1- تهیه یک برنامه استراتژیک
یک برنامه استراتژیک جامعترین دیدگاه یک کسب و کار است و هر هدفی که در این مرحله تعیین میشود ممکن است اهدافی گسترده و فراگیر باشد. این نقطهای است که اکثر مدیران سطوح بالا وضعیت فعلی سازمان را ارزیابی میکنند و اهدافی را برای یک دوره زمانی مشخص، مانند یک یا پنج سال تعیین میکنند. برخی از سازمانها از سایر کارمندان میخواهند که در برنامه ریزی استراتژیک شرکت کنند، زیرا مشارکت بیشتر از مدیریت میتواند دیدگاه متفاوتی را در مورد اهداف شرکت ارائه دهد.
این اهداف همچنین ممکن است با مأموریت و ارزشهای سازمان همسو باشند بوده برای موفقیت شرکت بسیار مهم میباشند. با توجه به اهمیت اهداف برنامه استراتژیک، آنها اغلب به اهداف کوچکتر و قابل مدیریتتر در مراحل بعدی فرآیند برنامه ریزی سازمانی تقسیم میشوند.
مطالعه بیشتر: تفاوت تفکر استراتژیک و برنامه ریزی استراتژیک در چیست؟
2- ایجاد یک برنامه تاکتیکی
مرحله طرح تاکتیکی در انواع برنامه ریزی در سازمان، برنامه استراتژیک را به اهداف قابل دسترستر و قابل اندازه گیری تبدیل میکند. اگر برنامه ریزی استراتژیک فقط شامل مدیران سطح بالا باشد، برنامه ریزی تاکتیکی ممکن است شامل مدیران دیگری نیز باشد. به عنوان مثال، اگر یک برنامه استراتژیک 10 ساله با اهداف متعدد دارید، احتمالاً میخواهید این اهداف را هر سه ماه یکبار تا چند سال به قطعات تقسیم کنید. همچنین ضروری است که یک برنامه تاکتیکی شامل روشهایی برای اندازه گیری پیشرفت به سمت این اهداف باشد.
برای مثال، اگر تنوع بخشیدن به پرسنل شرکت هدفی برای پنج سال آینده است، میتوانید در مرحله برنامهریزی تاکتیکی، هر سهماهه با نسبت خاصی از افراد متنوع مصاحبه و استخدام کنید. داشتن یک معیار خاص به شما امکان میدهد تعیین کنید که آیا این اهداف برآورده شدهاند یا خیر.
3- تدوین برنامههای عملیاتی
برنامههای عملیاتی اهداف برنامههای استراتژیک و تاکتیکی را در عملیات روزمره پیاده میکنند. برنامههای عملیاتی وظایف معمولی هستند که شما برای رسیدن به اهداف برنامههای استراتژیک و تاکتیکی خود انجام میدهید. ممکن است ایجاد مقررات جدید شرکتی، اصلاح رویهها یا همکاری با کارشناسان برای دستیابی به اهدافتان مهم باشد. این مرحله از برنامه ریزی سازمانی ممکن است همه سطوح کارکنان را شامل شود.
به عنوان مثال، اگر اهداف شما بر تنوع تمرکز دارد، هدف برنامه ریزی استراتژیک ممکن است تنوع بخشیدن به نیروی کار شما در پنج سال آینده باشد، در حالی که هدف برنامه ریزی تاکتیکی شما ممکن است مصاحبه و استخدام نسبت معینی از افراد مختلف باشد. برنامههای عملیاتی مرتبط با این اهداف ممکن است شامل نحوه جذب متقاضیان جدید متنوع برای مصاحبه، استراتژیهایی برای کاهش تعصب ناخودآگاه در محل کار و مسیرهای جدید برای متخصصان منابع انسانی باشد.
4-اجرای برنامه ها
یک مرحله حیاتی در فرآیند برنامه ریزی سازمانی، عملی کردن برنامهها است زیرا در این زمان است که سازمان از برنامه ریزی مراحل اولیه در عملیات روزمره خود استفاده میکند. در صورتی یک سازمان ممکن است اهداف خود را محقق کند، که هر فرآیند و رویه جدید به عنوان بخشی از یک برنامه عملیاتی طراحی شده و در طول اجرای برنامه اجرا شود. اگر شرکت برنامههای عملیاتی در مورد نحوه استخدام نامزدهای متنوع، آموزش کارکنان برای کاهش تعصب و بهبود آموزش برای پرسنل منابع انسانی داشته باشد، این برنامهها میتوانند در مرحله اجرای طرح اجرا شوند.
5-بررسی و بازنگری
مرحله بازنگری و بازنگری در انواع برنامه ریزی در سازمان حیاتی است و شرکتها اغلب آنها را انجام میدهند تا اطمینان حاصل شود که شرکت به اهداف خود میرسد. بسته به اهداف سازمان، زمان لازم برای ارزیابی و اصلاح ممکن است متفاوت باشد، اما این زمان باید از آغاز فرآیند برنامه ریزی در نظر گرفته شود. بخشها و تیمهای فردی ممکن است عملکرد خود را تجزیه و تحلیل کنند و دادهها را به مدیریت منتقل کنند، در حالی که مدیریت، عملکرد کلی شرکت و هر داده مهم را بررسی میکند.
اگر اهداف و شاخصهای کلیدی عملکرد برآورده نمیشوند، و به نظر میرسد که مراحل اولیه برنامه استراتژیک در رسیدن به اهداف خود شکست میخورد، ارزیابی و اصلاح ممکن است به کسبوکار کمک کند تا بفهمد چگونه روشهای خود را برای دستیابی به آن اهداف تنظیم کند. یک شرکت و تیمش به جای اینکه منتظر بمانند تا ببینند آیا این طرح جواب میدهد یا خیر، ممکن است بتوانند به سرعت برنامههای خود را برای رسیدن به اهداف خود تغییر دهند.