ارزیابی استراتژی به اندازه تدوین استراتژی اهمیت دارد. چرا که کارایی و اثربخشی برنامههای جامع را در دستیابی به نتایج مطلوب روشن میکند. مدیران همچنین میتوانند تناسب استراتژی فعلی را در دنیای پویای امروزی با نوآوریهای اجتماعی-اقتصادی، سیاسی و فناوری ارزیابی کنند. ارزیابی یا سنجش استراتژیک مرحله نهایی مدیریت استراتژیک است. اهمیت ارزیابی استراتژیک در توانایی آن برای هماهنگ کردن وظایف انجام شده توسط مدیران، گروهها، بخشها و… از طریق کنترل عملکرد است. ارزیابی استراتژیک به دلیل عوامل مختلفی از جمله توسعه ورودی برای برنامه ریزی استراتژیک جدید، تمایل به بازخورد، ارزیابی و پاداش، توسعه فرآیند مدیریت استراتژیک، قضاوت در مورد اعتبار انتخاب استراتژیک و… اهمیت دارد. در این مقاله به فرآیند ارزیابی استراتژی و اهمیت آن پرداختهایم.
مطالعه بیشتر: تعیین شاخصهای استراتژیک
مقدمه
ارزیابی استراتژی مرحله نهایی مدیریت استراتژیک را تشکیل میدهد و یکی از حیاتیترین مراحل در این فرآیند محسوب میشود. یا در تعریفی دیگر ارزیابی استراتژیک فرآیندی است که در آن مدیریت، ارزیابی میکند که استراتژی انتخابی چقدر خوب اجرا شده است و استراتژی چقدر موفقیت آمیز بوده است. به بیانی سادهتر، ارزیابی استراتژیک مستلزم بررسی و ارزیابی فرآیند اجرای استراتژی و سنجش عملکرد سازمانی است. به عنوان مثال، اگر اجرای استراتژی طبق برنامه ریزی انجام نشود، مثلاً به دلیل محدودیتهای موجود در استراتژی که مانع دستیابی به اهداف سازمانی میشود، باید اقدامات اصلاحی لازم شناسایی و اعمال شود. در پایان ارزیابی، بینشهایی را به دست خواهید آورد تا استراتژی را مجدداً فرموله کنید یا استراتژیهای جدید را برنامهریزی و توسعه دهید.
مطالعه بیشتر: راهنمای تدوینبرنامه استراتژیک
ویژگیهای ارزیابی استراتژی
سنجش استراتژی به بهبود تمایز بین آنچه کار میکند و آنچه که کارساز نیست و همچنین به توسعه مداوم و انطباق استراتژی با شرایط در حال تغییر و پیچیدگیهای صنعت کمک میکند. ارزیابی استراتژی در دو سطح عمل میکند. استراتژیک و عملیاتی. در سطح استراتژیک، تمرکز بر سازگاری استراتژی با محیط است و در سطح عملیاتی، ارزیابی میشود که سازمان چقدر استراتژی را دنبال میکند.
مطالعه بیشتر: نحوه دستیابی به انعطاف پذیری استراتژیک در سازمان
فرآیند ارزیابی استراتژی
1-تثبیت معیار عملکرد:
در حین ثبت معیار، استراتژیستها با سوالاتی از جمله چه معیارهایی تعیین کنند؟ چگونگی تعیین و بیان آنها مواجه میشوند. به منظور تنظیم و تعیین عملکرد معیاری یافتن قوانین ویژه برای انجام وظیفه اصلی ضروری است. شاخص عملکردی که به بهترین نحو قوانین ویژه را شناسایی و بیان میکند، ممکن است برای ارزیابی استفاده شود. سازمان میتواند از معیارهای کمی و کیفی برای ارزیابی جامع عملکرد استفاده کند. معیارهای کمی شامل تعیین سود خالص، ROI، سود هر سهم، هزینه تولید، نرخ گردش کارکنان و غیره است.
2- اندازه گیری عملکرد:
عملکرد استاندارد، معیاری است که باید با عملکرد واقعی مقایسه شود. سیستم گزارش دهی و ارتباطی به اندازه گیری عملکرد کمک میکند. اگر ابزارهای مناسب برای اندازهگیری عملکرد در دسترس باشد و استانداردها به شیوه صحیح تنظیم شوند، ارزیابی استراتژی آسانتر میشود. اما اندازه گیری عوامل مختلفی از جمله مشارکت مدیران دشوار است. به طور مشابه عملکرد تقسیمی گاهی اوقات در مقایسه با عملکرد فردی دشوار میباشد. بنابراین، اهداف متغیری باید ایجاد شود که بر اساس آنها بتوان عملکرد را اندازه گیری کرد. اندازه گیری باید در زمان مناسب انجام شود در غیر این صورت ارزیابی هدف خود را برآورده نمیکند. برای اندازهگیری عملکرد، صورتهای مالی مانند ترازنامه، حساب سود و زیان باید به صورت سالانه تهیه میشود.
مطالعه بیشتر: ارزیابی عملکرد کارکنان
3- تجزیه و تحلیل واریانس:
از دیگر فرآیندهای ارزیابی استراتژی تجزیه و تحلیل واریانس است. در حین اندازه گیری عملکرد واقعی و مقایسه آن با عملکرد استاندارد ممکن است واریانسهایی وجود داشته باشد که باید تجزیه و تحلیل شوند. استراتژیستها باید درجهای از محدودیتهای تحمل را ذکر کنند که بین آن اختلاف بین عملکرد واقعی و استاندارد ممکن است پذیرفته شود. انحراف مثبت نشاندهنده عملکرد بهتر است، اما فراتر از هدف همیشه غیرعادی است. انحراف منفی یک موضوع نگران کننده است. چرا که نشان دهنده کمبود عملکرد است. بنابراین در این مورد استراتژیستها باید علل انحراف را کشف کرده و برای غلبه بر آن اقدام اصلاحی انجام دهند.
مطالعه بیشتر: مدیریت استراتژیک به چه معناست ؟
4- انجام اقدامات اصلاحی:
انجام اقدامات اصلاحی آخرین فرآیند ارزیابی استراتژی است. هنگامی که انحراف در عملکرد مشخص شد، برنامه ریزی برای یک اقدام اصلاحی ضروری است. اگر عملکرد به طور مداوم کمتر از عملکرد مطلوب باشد، استراتژیستها باید تجزیه و تحلیل دقیقی از عوامل متغییر چنین عملکردی داشته باشند. اگر استراتژیستها متوجه شوند که پتانسیل سازمانی با قوانین عملکرد مطابقت ندارد، باید استانداردها را کاهش دهند. اقدام اصلاحی نادر و شدید دیگر، تدوین مجدد استراتژی است که مستلزم بازگشت به فرآیند مدیریت استراتژیک، چارچوب بندی مجدد برنامهها بر اساس روند تخصیص جدید منابع و در نتیجه رفتن به نقطه آغاز فرآیند مدیریت استراتژیک است.
از طریق فرآیند ارزیابی استراتژی، استراتژیستها میتوانند مطمئن شوند که:
- فرضیات ایجاد شده در طول تدوین استراتژی صحیح است.
- استراتژی، سازمان را به سمت دستیابی به اهدافش هدایت میکند.
- مدیران آنچه را که قرار است انجام دهند برای اجرای موثر استراتژی انجام میدهند.
- سازمان به خوبی عمل میکند، برنامهها دنبال میشود و منابع به درستی استفاده میشود و در نهایت این که آیا نیاز به فرمول بندی مجدد یا تغییر استراتژی وجود دارد یا خیر
مطالعه بیشتر: ارزیابی عملکرد سازمانی
سخن پایانی
همان طور که در بالا اشاره شد ارزیابی استراتژی فرآیند تجزیه و تحلیل برنامه استراتژیک شما و ارزیابی میزان عملکرد شما در برابر دستیابی به اهداف استراتژی است. ارزیابی استراتژیک یک ابزار تجزیه و تحلیل داخلی است و باید به عنوان بخشی از یک تحلیل استراتژیک گستردهتر برای سازمان هنگام تصمیم گیری در مورد استراتژی خود استفاده شود.